بزرگنمايي:

آریا جوان - ایلنا / یک فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: در ابتدای انقلاب خیلی اهداف را روی کاغذ تنظیم نکرده بودیم به عبارت دیگر ما می‌دانستیم چه چیزی را نمی‌خواهیم اما واقعاً نمی‌دانستیم دقیقاً چه چیزی می‌خواهیم، می‌دانستیم که رژیم پهلوی با همه آن بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها و ناترازی‌های اقتصادی که به وجود آورده بود نباید باشد این را می‌دانستیم و مطالبه‌مان این بود که آن رژیم نباشد اما واقعا برای بعد از آن خیلی برنامه‌های از پیش تعیین شده‌ای نداشتیم که چه کار می‌خواهیم بکنیم بنابراین تلاش کردیم به سمت یک حکومت مبتنی بر عدالت و مبتنی بر حفظ کرامات انسانی برویم و در جاهایی موفق بودیم و در یک جاهایی هم شاید توفیقات زیادی نداشته‌ایم.
محمد مهاجری در پاسخ به این سوال که در سالگرد انقلاب اسلامی با توجه به اینکه اصلی‌ترین شعاری که انقلاب بر اساس آن صورت گرفت شعار نه شرقی نه غربی بود، ما در این مدت بیش از 45 سال بعد از انقلاب چقدر به این شعار پایبند بوده‌ایم و این شعار چه تاثیری در سیاست‌های کشور داشته است، گفت: من معتقدم نسبت به شعار نه شرقی و نه غربی در برهه‌هایی از تاریخ بعد از انقلاب بی‌توجهی شده است. شاید مثلاً در یک مقاطعی ما نگاه‌مان به شرق خیلی بیشتر از نگاه‌مان به غرب بوده است. 
وی ادامه داد: در واقع یک نگاه کاملا ضدغربی داشتیم و یک نگاه کاملا طرفدار شرق، این اتفاق شاید در بعضی از دولت‌ها اتفاق افتاده و دیدگاه‌هایی هم داریم که در موافقت با آن بودند. در واقع گاهی اوقات به هوای اینکه غربی نباشیم رفته‌ایم در چاله‌ای به نام چاله شرق و افتاده‌ایم و گاهی اوقات به خاطر اینکه متهم به شرقی بودن نشویم در چاهی به نام غرب افتاده‌ایم. این اتفاق افتاده است بنابراین فرض کنید وقتی که کمی به سمت غربی‌ها متمایل شدیم متهم شدیم به اینکه شما این شعار را رعایت نمی‌کنید و همینطور وقتی که به شرق نزدیک شدیم این موضوع مطرح شده است. 
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: حال اینکه واقعاً شعار نه شرقی نه غربی معنایش این نیست که ما با غرب و شرق رابطه نداشته باشیم؛ رابطه یک امر کاملا بدیهی است ما باید هم با کشورهای غربی و هم با کشورهای شرقی رابطه داشته باشیم، معنی این شعار این است که ما بتوانیم یک نوع توازن بین شرق و غرب برقرار کنیم که این توازن منافع ملی ما را به گونه‌ای تامین کند که هیچ یک از دو بلوک شرق یا غرب احساس نکنند که ما مثلاً به مستعمره آن‌ها تبدیل شده‌ایم در مجموع فکر می‌کنم که در اکثریت سال‌های انقلاب به این شعار تا حد قابل اعتنایی توجه شده و در سیاست خارجی کشور هم رعایت شده است. 
مهاجری گفت: شعار نه شرقی و نه غربی همان سیاست متوازن است. ما چه این شعار را می‌دادیم چه آن را نمی‌دادیم باید در مقام عمل در سیاست خارجی و در اقتصاد بین‌الملل‌مان این مساله رعایت می‌شد. بنابراین همه دنیا سیاست متوازن را اجرا می‌کنند حالا چه شعار آن را بدهند و چه این شعار را ندهند. 
وی درباره تاثیر انقلاب در منطقه و جهان گفت: انقلاب اسلامی یک معجزه بزرگ قرن بود هر کسی چه از انقلاب ما خوشش بیاید و چه مخالف آن باشد نمی‌تواند منکر شود که انقلاب اسلامی یک اتفاق بزرگ را در عرصه جهانی و به خصوص در منطقه ما رقم زد. اینکه موفقیت‌های انقلاب چقدر بوده بحث بعدی است ولی به هر حال وقوع انقلاب عملاً باعث شد که ژئوپولیتیک جهان با یک وضعیت نو مواجه شود اما اینکه ما چقدر توانستیم از آن فرصت‌ها استفاده کنیم بحث دیگری است ولی به هر حال یک امر ناگزیری بود و در واقع پیروزی انقلاب اسلامی در به هم ریختن نظم زمان خودش تاثیرگذار بود. 
این فعال سیاسی اصولگرا در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره عوامل اجتماعی و اقتصادی وقوع انقلاب گفت: یکی از عوامل موثر در پیروزی انقلاب بی‌عدالتی‌هایی بود که قبل از انقلاب وجود داشت یعنی در واقع بی‌عدالتی اجتماعی، بی‌عدالتی اقتصادی و… این‌ها توانسته بود یک شکاف طبقاتی بزرگی را در کشور به وجود بیاورد. این موارد به برخی از نابسامانی‌های فرهنگی که در آن مقطع در کشور وجود داشت اضافه شده بود و بی‌توجهی رژیم پهلوی به فرهنگ دینی مردم و طبیعتاً موضوعاتی مثل بی‌عدالتی اجتماعی هم به عنوان یک کاتالیزور عمل کرد و باعث سرنگونی رژیم پهلوی شد. 
مهاجری درباره اینکه بعد از گذشت بیش از 45 سال از انقلاب اسلامی ما چه میزان توانسته‌ایم به اهداف انقلاب در عرصه‌های مختلف مانند عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی برسیم، تصریح کرد: در ابتدای انقلاب خیلی اهداف را روی کاغذ تنظیم نکرده بودیم به عبارت دیگر ما می‌دانستیم چه چیزی را نمی‌خواهیم اما واقعاً نمی‌دانستیم دقیقاً چه چیزی می‌خواهیم، می‌دانستیم که رژیم پهلوی با همه آن بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها و ناترازی‌های اقتصادی که به وجود آورده بود نباید باشد این را می‌دانستیم و مطالبه‌مان این بود که آن رژیم نباشد اما واقعا برای بعد از آن خیلی برنامه‌های از پیش تعیین شده‌ای نداشتیم که چه کار می‌خواهیم بکنیم بنابراین تلاش کردیم به سمت یک حکومت مبتنی بر عدالت و مبتنی بر حفظ کرامات انسانی برویم و در جاهایی موفق بودیم و در یک جاهایی هم شاید توفیقات زیادی نداشته ایم. 

وی در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین چالش پیش روی انقلاب اسلامی بعد از گذشته 4 دهه از انقلاب چیست، گفت: شاید بزرگترین چالشی که ما داریم این است که باید یک تعریف مشخصی از کرامت انسانی در جمهوری اسلامی ارائه شود اینکه کرامت انسان مبتنی بر چه چیزهایی است و چه عواملی می‌تواند این کرامت انسان را تعالی ببخشد. آیا واقعاً این مساله مرتبط با مشکلات اقتصادی، مشکلات فرهنگی، فاصله طبقاتی است یا بعضی از آسیب‌هایی که در جامعه به وجود آمده و مثلاً شاید نسل زد مولود بعضی از آن‌هاست؟ ما ناگزیریم که یک بازتعریفی از موضوع کرامت انسان داشته باشیم و شاید بزرگترین چالش ما این باشد و بر مبنای این تعریف است که بعدا راهبرد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را می‌توانیم تعیین کنیم.