پیشنهاد خسرو معتضد به دولت
نگاه سیاسی
بزرگنمايي:
آریا جوان - ایسنا / معتضد گفت: دولت برای راضی کردن مردم باید دست به اقدامات اساسی و زیربنایی نظیر ساخت مسکن، کاهش نرخ تورم، حل چالش آب و برق کارخانجات و صنعتگران بزند.
خسرو معتضد در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا به بررسی دلایل شکلگیری انقلاب اسلامی و آسیبشناسی آن پرداخت و اظهار کرد: یکی از مسائل مهمی که در آسیبشناسی انقلاب اسلامی باید بررسی کرد، نبود «تجربه» است. حالا ببینیم این مسئله چطور به انقلاب آسیب زد. در ابتدای انقلاب صادق قطبزاده در دولت موقت مهندس مهدی بازرگان وزیر خارجه شد در حالی که او نتوانسته بود وارد دانشگاههای آمریکا شود چون نمرهاش «E» بود. ایشان هر چه دیپلمات باتجربه و باسواد بود را از وزارت امور خارجه بازنشسته یا اخراج کرد. جرم اکثر این افراد صرفا کار در وزارت خارجه یا سفارتخانههای ایران در خارج از کشور بود.
معتضد با طرح این پرسش که گناه سفیران ایران چه بود که به آنان «سفیر آریامهر» میگفتند، ادامه داد: اگر یک پاکبان هم در شهرداری استخدام شود بعد از چند سال ارتقاء میگیرد و میشود «سرپاکبان» و بعد از چند سال پست بالاتری میگیرد و همین طور به سلسله مراتب ارتقاء شغلی اش ادامه میدهد. این روند هم استاندارد پذیرفته شده همه حکومتها در همه کشورهای جهان است، اما قطبزاده با تصمیم نابخردانهاش ضربه بزرگی به انقلاب اسلامی زد.
این تاریخنگار معاصر ادامه داد: بنده در حال ترجمه کتابی درباره صادق قطبزاده هستم. این کتاب درباره زندگی قطبزاده است که به انگلیسی و توسط کارول جروم خبرنگار شبکه سیبیسی نیوز کانادا و معشوقه سابق قطبزاده نوشته شده و 25 بار تجدید چاپ شده است. در این کتاب به این سوال پاسخ میدهم که چطور میشود فردی از جنوب شهر وارد دستگاه دیپلماسی کشور بزرگ ایران میشود و با وجود کم سوادی در بالاترین رده دستگاه دیپلماسی کشور قرار میگیرد و همه مدیران ارشد و سفرای تراز اول را بازنشسته یا اخراج میکند. یکی از نتایج این اقدام نابخردانه زمانی خودش را نشان داد که صدام رئیس رژیم بعث عراق تصمیم به حمله نظامی به ایران گرفت.
وی گفت: سفیر عراق در سازمان ملل در آن مقطع 10 بار بین اعضای مجمع عمومی و شورای امنیت اعلامیه پخش کرد و ایران را به تحریک عراقیها از طریق رادیو اهواز که به زبان عربی برنامه پخش میکرد، متهم کرد و به دروغ ایران را متجاوز به خاک عراق جلوه میداد، در حالی که عراق از سال 1358 دهاتهای استانهای کردستان و کرمانشاه را بمباران میکرد. در چنین شرایطی قطبزاده به ریاست رادیو و تلویزیون منصوب شد و مدتی بعد وزیر امور خارجه ایران شد و نتوانست از حق ایران در سازمان ملل به درستی دفاع کند و به اعضای این سازمان و اعضای شورای امنیت بفهماند، متجاوز عراق است نه ایران و بعد هم ایران قربانی تجاوز سراسری ارتش متجاوز عراق شد.
معتضد خاطرنشان کرد: یکی از بدبختیهای ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نداشتن «دیپلمات حرفهای» بود. این مسئله موجب شد «بحرین» که غلام ایران بود برای ایران کُری و رجز بخواند و دستگاه دیپلماسی آن روزگار ایران نتوانست پاسخ قاطعی به اتهامات و ادعاهای شیوخ عرب این کشور بدهد. بحرین در سال 1820 از ایران جدا شد و شاه حق مالکیت ایران بر این جزیره را در اواخر دهه 1340 واگذار کرد و سازمان ملل هم در تاریخ 21 اردیبهشت 1349 در قطعنامه شماره 278 این جزیره را به عنوان یک کشور اعلام کرد و شاه نیز بر آن صحه گذاشت و بحرین کاملا از ایران جدا شد.
استاد تاریخ معاصر ادامه داد: با این حال مردم بحرین، ایرانیها را دوست دارند. در آن مقطع ایران در نمایشگاههایی که در این کشور در موضوعات اقتصادی برگزار میشد، شرکت میکرد. خودم 60 سال قبل زمانی که دانشجوی دانشگاه تهران بودم به اتفاق جمعی از دانشجویان بحرینی که به ایران سفر کرده بودند به بازدید از اماکن آموزشی، تفریحی و تاریخی میرفتیم و روابط ایران با بحرین خوب بود، اما از دوره وزارت قطبزاده، روابط ایران با جهان به کل تغییر کرد و همسایگانی که روزگاری دوست ایران بودند به دشمن ایران تبدیل شدند. علاوه بر آن جنگ مذهب و قومیتها نیز شعلهور شد و روابط به تیرگی گرایید.
وی با اشاره به سفر عباس عراقچی به کشورهای همسایه، گفت: سفر چند باره ایشان به کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس برای حل و فصل مسئله غزه تا حدودی موجب کاسته شدن از جو بدبینی که سالیان دراز موجب تیره شدن روابط با این کشورها شده بود، شد. کار دیپلماتهای فعلی کشورمان در تعامل با کشورهای عرب منطقه به مراتب سختتر از گذشته است. این عزیزان باید بتوانند بر دههها دشمنی و کدورت فائق آیند، دشمنیهایی که میشد از همان ابتدا و با تدبیر و دیپلماسی نرم، از آن جلوگیری کرد و اجازه نداد آقایی ایران بین اعراب دچار چالش شود، اما به دلیل بیتجربگی و جوزدگی وزیر وقت خارجه ایران در ابتدای انقلاب مجبور هستیم هزینه بیتدبیری و جوزدگیها را به اشکال مختلف بدهیم.
استاد تاریخ معاصر، گم کردن اولویتهای کشور از سوی بخشی از مدیران در دورههای مختلف را مزید بر علت دانست و افزود: در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی تا توانستند بر سر مردم مظلوم فلسطین و غزه و کرانه باختری رود اردن بمب ریختند و حدود 47 هزار نفر را به خاک و خون کشیدند و خانه و کاشانه هزاران فلسطینی را نابود کردند و آنان را آواره کردند، عدهای در داخل کشور موجب ایجاد دعوای داخلی می شوند؛ اگر این پایین بودن فهم سیاسی نیست پس نامش چیست؟ آیا در شرایط بحرانی نباید همتها و تواناییهای داخلی و منطقهای را جمع کرد تا بتوان با تمرکز و همدلی بیشتری با جبهه غرب روبرو شد؟
استاد تاریخ معاصر، انتصاب افراد کارشناس و باتجربه در مشاغل حساس اقتصادی و سیاسی را حائز اهمیت عنوان کرد و وجود آنان را نیاز همیشگی انقلاب اسلامی دانست.
معتضد متذکر شد: انتصاب مدیران در ردهها و بخشهای مختلف اقتصادی و سیاسی و حتی در سایر بخشها باید مبتنی بر شایستگیهای تخصصی، اخلاقی و تجربی باشد. این مسئله موجب جلوگیری از هدر رفتن بیشتر سرمایههای انسانی و منابع مالی میشود و بهبود شرایط و رضایت مردم از نظام و انقلاب را سبب میشود.
وی زنده نگه داشتن آیین و رسوم ملی و مذهبی را به معنای توسعه همزمان جمهوری و اسلامیت نظام دانست و گفت: سخیف دانستن و توهین به مقدسات و مناسبتهای ایران نظیر شب یلدا، جشن سده، عید نوروز یا چهارشنبه سوری در حقیقت نادیده گرفتن تاریخ فرهنگ و تمدن کهن ایرانی است، همانطور که بیحرمتی به ائمه معصومین، مناسبتهای مذهبی یا خدمتگزاران نظام و انقلاب خلاف، نادرست و به هیچ وجه قابل قبول نیست و نظام با توهین کنندگان، به سختی برخورد میکند؛ به بیان روشنتر انقلاب اسلامی باید مکانی برای حفظ آرامش و زندگی سرشار از احترام متقابل بین اقلیتها، قومیتها و مذاهب مختلف تحت اشراف اخلاق و انسانیت باشد نه محلی برای راندن و دامن زدن به اختلافات.
معتضد متذکر شد: اصرار بیش اندازه و بدون در نظر گرفتن جوانب مسائل دیگر، موجب ایجاد این سوءتفاهم شده که گویا برخی از کارگزاران نظام آمدهاند تا با رفتارها و تبلیغات تند، مردم ایران با آن فرهنگ کهن را تابعی از فرهنگ عرب با آن صفات و وجناتی که در تاریخ به خوبی از آن یاد نمیشود، کنند در حالی که ایرانیان خود منشاء و مبدا اخلاق، انسانیت، یکتاپرستی و خداباوری بوده و هستند. موجودیت ایران بعد از ورود اسلام موجب در هم آمیختگی با سنت و سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) و پذیرش «شیعه» از سوی ایران و ارتقاء بیش از پیش اخلاق، عرفان و انسانیت توسط آنان شد. حتی در برخی دورههای پادشاهی در ایران مثل دوره صفویه حکومت شیعه در ایران به پا شد، اما به فرهنگ کهن ایرانیان تاخت و تاز نشد، به عبارت روشنتر پادشاهان به جنگ فرهنگ و رسوم ایرانیان نرفتند بلکه در راستای توسعه و ترویج آن قدم برداشتند چون بین شریعت و عرف جامعه دوگانگی وجود نداشت. ایرانی، ایرانی است نه عرب. موجودیت ایرانی وقتی با شیعه درآمیخت، ارتقاء یافت و کاملتر شد.
استاد تاریخ معاصر یادآور شد: شاهان صفوی هیچگاه تلاش نکردند فرهنگ ایرانی را منزوی کنند. در شعور شاهان صفوی همین بس که بندرعباس به عنوان مرکز حکومت که شهری استراتژیک در خلیجفارس است، تعیین شد اما در دوره رضاشاه بندر خرمشهر که یک ساعته به دست رژیم بعث سقوط کرد، تعیین شد و نیروی دریایی ایران در آنجا مستقر شد.
وی سپس به سفرهای خارجی مسعود پزشکیان اشاره کرد و گفت: حضور عزتمندانه و هوشمندانه رئیسجمهور کشورمان در مصر، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان، نیویورک و عراق این امید را بار دیگر در کالبد ایرانیان دمید که میتوان در عین عزت و اقتدار با مصحلت با جهان ارتباط داشت. دیدن رفتارهای پزشکیان با مقامات کشورهای مختلف در مصر احساس خوب و عزتمندانهای به انسان داد. دیدارهای پزشکیان و سیسی و توافقات انجام شده، از افتخارات این سفر است.
معتضد حضور مشاوران و کارشناسان متخصص، بهروز و با تجربه کنار مدیران اجرایی، قضایی و تقنینی را مسئلهای حیاتی دانست و گفت: اگر مشاوران و کارشناسان متخصص، بهروز و با تجربه با دیدگاه کلان در کنار روسای جمهور، مجلس و قوه قضاییه و سایر مدیران ارشد نظام قرار داشته باشند یقینا وقت و سرمایههای عظیم کشور در مسیر آزمون و خطا نخواهد افتاد و این نظام و انقلاب در چهل و هفتمین سالگرد، بهتر از قبل مسیری را در پیش خواهد گرفت که به نفع خود و مردم است. «رضایت مردم» از انقلاب اسلامی، اصلی اساسی است که باید مورد توجه جدی سیاستمداران انقلاب اسلامی قرار بگیرد.
استاد تاریخ معاصر در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به تاثیر افزایش نرخ تورم و گرانی بر زندگی مردم، گفت: افزایش نرخ تورم و گرانی چه تاثیری بر رضایت عمومی گذاشته است؟ آیا غیر از این است که فقرا، فقیرتر و اغنا، غنیتر شدهاند؟ با این وضع طبقهای که در گذشته به نام طبقه متوسط بود، از گردونه اجتماعی ایران حذف شد. مردم ایران زندگی بسیار آبرومندانه و نجیبانهای دارند و این وضعیت حقشان نیست.
معتضد بار دیگر با انتقاد از عملکرد سیاست خارجی ایران در دوره قطبزاده، گفت: او سیاست خارجی ایران را به کل خراب کرد. اکنون لازم است سیاست خارجی کشور در معاونت راهبردی رییسجمهور و شورای راهبردی روابط خارجی و مراکزی از این دست که پر از کارشناسان خبره و دنیا دیده و مسلط بر زبان دنیاست، مورد تجدید نظر قرار گیرد.
وی تفاوت انقلاب اسلامی با سایر انقلابهایِ تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم را اینگونه توضیح داد: به نظر بنده بزرگترین تفاوت این انقلابها وجود شاه بود. ایرانیان زمان داریوش و خشایار شاه مردمانی خوشگذران بودند و به خوبی میدانستند زندگی دنیوی، ابدی نیست اما خودکامگیهای پدر و پسر پهلوی موجب به ستوه آمدن سرمایه اجتماعی ایران شد. عضو کردن اجباری ایرانیان در حزب رستاخیز، بیپروایی در بیان این جمله که «هر ایرانی نمیتواند در ایران زندگی کند، ویزا بگیرد و از ایران برود» یا تغییر مبنای تقویم از خورشیدی به شاهنشاهی از اقدامات نابخردانهای بود که در دوره رژیم پلهوی انجام شد و موجب جریحهدار شدن عواطف ملی و مذهبی ایرانیان شد. شاه برای ماندن خودش دست به هر اقدام ندامکاری، جنایتکارانه و احمقانهای زد تا بماند اما بشریت دید که به چه سرنوشتی مبتلا شد.
معتضد ادامه داد: رفتارها و اقدامات اشرف پهلوی تاثیر بسیار بدی بر اعتماد عمومی مردم داشت. کتاب خاطرات محسن مُبَصر و اسدالله عَلَم گویای بخشی از جنایتهای رژیم پهلوی است. انقلاب در ایران زمانی شروع شد که ماموران رژیم پهلوی به اسم اجرای قانون به مردم ظلم کردند و مدام بر ظلمشان افزودند. به حدی به مردم فشار آوردند که همه را از خود بیزار کردند.
استاد تاریخ معاصر با تاکید بر اینکه نگه داشتن عموم مردم پای نظام و انقلاب با توجه به فشارهای فزاینده اقتصادی سخت اما شدنی است، گفت: روی کار آمدن دکتر مسعود پزشکیان در بحبوحه فشارهای فزاینده اقتصادی اقدام خوبی بود. باید به پزشکیان فرصت داد تا با زبان مردم و زبان دنیا صحبت کند تا بتواند شرایط سخت اقتصادی و سیاسی ایران را دگرگون کند، او میتواند و پس از این کار بر میآید.
وی سعهصدر کارگزاران نظام را در حفظ مردم پای انقلاب بسیار مهم دانست و گفت: صبر و حوصله و سعهصدر با مردم و دانشجویان بسیار مهم است. کارگزاران نظام و مدیران اجرایی و غیراجرایی باید با سعهصدر با آنان رفتار کنند.
معتضد پیشنهاد داد: دولت برای راضی کردن مردم باید دست به اقدامات اساسی و زیربنایی نظیر ساخت مسکن، کاهش نرخ تورم، حل چالش آب و برق کارخانجات و صنعتگران بزند. رضایت مردم با تامین نیازهای اساسی قابل دستیابی است. باید مدیران توانمند، کاربلد و باتجربه را مسوول انجام پروژههای بزرگ کرد. مردم را میتوان با محبت و انسانیت و قدردانی بار دیگر جذب انقلاب کرد، مردم ایران مردم قدردان و باتمدنی هستند.
به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
-
شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۱:۱۵
-
۲ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/1453353/