بزرگنمايي:
آریا جوان - ایرنا / ماه رمضان برای کودکان روزهاولی، فصلی از هیجان و تجربههای تازه است. آنها با شور و شوق کنار بزرگترها سحری میخورند، ساعتها را میشمارند و با افتخار از روزه «کلهگنجشکی» خود میگویند. این اولین قدم کوچک، پلی است به سمت روزهداری کامل در سالهای آینده. در این گزارش، پای صحبتهای کودکانی نشستهایم که امسال برای اولین بار طعم روزهداری را چشیدهاند.
ماه رمضان که از راه میرسد، حال و هوای خانهها تغییر میکند. سفرههای افطار رنگ و بوی خاصی میگیرند و زمزمههای سحرگاهی دلنشینتر از همیشه به گوش میرسد. اما در این میان، یکی از زیباترین صحنههای رمضان، شور و شوق کودکانی است که برای اولین بار طعم روزهداری را تجربه میکنند. “روزه کلهگنجشکی” قدمی کوچک اما مهم برای کودکان روزهاولی است که آنها را به این سنت شیرین و معنوی پیوند میدهد.
روزه کلهگنجشکی به روزهای گفته میشود که کودکان برای تمرین روزهداری، فقط ساعاتی از روز را بدون خوردن و آشامیدن سپری میکنند. برخی تا ظهر، برخی تا بعدازظهر و گاهی هم تا زمان اذان مغرب، اما با انعطاف و همراهی خانواده. این روزه فرصتی است تا کودکان با حال و هوای رمضان آشنا شوند و کمکم خود را برای روزهداری کامل در آینده آماده کنند.
روزه کلهگنجشکی شاید از نظر مدتزمان کوتاه باشد، اما تأثیر عمیقی در شکلگیری باورها و ارزشهای کودکان دارد. این تجربه به آنها میآموزد که روزه فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلکه تمرینی برای صبر، درک گرسنگان، و همراهی با خانواده در یک عبادت جمعی است. لحظات سحر که با ذوق و شوق بیدار میشوند، ساعتهای روز که با صبر و سرگرمی سپری میکنند، و لحظه شیرین افطار که با افتخار روزه خود را باز میکنند، همگی خاطراتی هستند که تا سالها در ذهنشان باقی خواهد ماند.
شور و اشتیاق روزهاولیها
سحر که میشود، کودکان روزهاولی با ذوق و شوق کنار پدر و مادرشان بیدار میشوند. خوردن سحری برایشان تجربهای جدید است، گاهی با چشمانی خوابآلود و گاهی با هیجان زیاد که احساس بزرگی میکنند. بعد از سحری، آنها غرور خاصی دارند، انگار که وارد دنیای بزرگترها شدهاند.
ساعتهای ابتدایی روز با انرژی و هیجان میگذرد، اما هر چه به ظهر نزدیکتر میشوند، صبر و تحمل آنها بیشتر به چالش کشیده میشود. «مامان! کی اذان میگه؟» یا «چقدر مونده تا افطار؟» جملاتی آشنا در این روزهاست. خانوادهها معمولاً با تشویق و سرگرم کردن آنها، این زمان را برایشان شیرینتر میکنند.
نزدیک افطار، کودکانی که تا ظهر یا بعدازظهر روزه بودهاند، با افتخار کنار سفره مینشینند و منتظر شنیدن اذان میمانند. مادرها با لبخند به آنها میگویند: «روزهات قبول باشه عزیزم!» و این جمله برایشان حس پیروزی دارد. اولین لقمهای که میخورند، مزهای فراموشنشدنی دارد؛ مزه تلاش، صبر و اولین تجربه بندگی.
روزه کلهگنجشکی فقط تمرینی برای روزهداری نیست، بلکه یادگیری صبر، اراده و درک معنویت ماه رمضان است. این تجربه زیبا در کنار خانواده، خاطرهای ماندگار در ذهن کودکان میسازد و پایهای برای روزههای کامل در سالهای آینده میشود. رمضان برای کودکان روزهاولی، ماهی از جنس شوق، افتخار و یادگیری است، و روزه کلهگنجشکی نخستین گام آنها در این مسیر نورانی. در این رابطه با تعدادی کودکان روزه اولی گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
گفتوگو با کودکان روزهاولی
علی 7 ساله و کلاس اولی:
سؤال: علیجان، امسال روزه گرفتی؟
علی: بله! روزه کلهگنجشکی گرفتم، یعنی تا ظهر چیزی نخوردم. مامانم گفت برای اولین بار همین هم خیلی خوبه!
سؤال: سخت نبود؟
علی: اوایلش نه، ولی نزدیک ظهر که شد، گرسنم شد. بابام گفت برم نقاشی بکشم که یادم بره، بعد یهو دیدم اذون شده!
سؤال: وقتی اذان گفت، چه حسی داشتی؟
علی: خیلی خوشحال شدم! مامانم گفت روزهات قبول باشه، بعد بهم خرما داد که افطار کنم.
نرگس 8 ساله که در کلاس دوم تحصیل می کنه:
سؤال: نرگسجون، چرا دوست داشتی روزه بگیری؟
نرگس: چون خواهرم هم روزه میگیره، منم دوست داشتم مثل اون باشم. مامانم گفت امسال تمرینی روزه بگیرم تا سال بعد بتونم کامل روزه بگیرم.
سؤال: سختترین لحظه روزهات کی بود؟
نرگس: وقتی بوی غذای مامانم پیچید تو خونه! دلم میخواست بخورم، ولی صبر کردم. مامانم گفت تو خیلی قوی هستی!
سؤال: لحظه افطار چه کار کردی؟
نرگس: اول دعا کردم که خدا کمکم کنه سال دیگه هم بتونم روزه بگیرم، بعد با شیر و خرما روزهام رو باز کردم.
سامیار 9 ساله:
سؤال: به نظرت روزه گرفتن چه فایدهای داره؟
سامیار: مامانم گفت که با روزه گرفتن، حال اونایی که چیزی برای خوردن ندارن رو بهتر میفهمیم. بعدش کمک کردیم و برای چندتا خانواده غذا بردیم. خیلی حس خوبی داشت.
سؤال: چه چیزی در روزه کلهگنجشکی برات جالب بود؟
سامیار: اینکه توی سحر بیدار شدم! حس کردم بزرگ شدم، مثل بابا و مامانم.
سؤال: دوست داری سال دیگه هم روزه بگیری؟
سامیار: آره، امسال تا ظهر روزه گرفتم، سال دیگه میخوام تا بعدازظهر امتحان کنم!
روزه کلهگنجشکی برای کودکان تجربه کوچک و ارزشمند، در کنار حمایت و تشویق خانواده، است که به کودکان احساس افتخار و تعلق میدهد و آنها را برای روزههای کامل در آینده آماده میکند. خاطرات سحر و افطار، شور و هیجان روزهاولیها، و تشویقهای پدر و مادر، همگی نقش مهمی در ساختن تصویری زیبا از رمضان در ذهن آنها دارد. شاید این روزهها کوتاه باشند، اما اثری ماندگار در دل کودکان بهجا میگذارند—اثری که روزی در بزرگسالی، با افتخار و لبخند به یاد خواهند آورد.

در این باره گفتوگویی نیز با پدر و مادرها داشتیم که در ادامه می خوانید:
خانم موسوی، مادر یک دختر 7 ساله
سؤال: امسال دخترتان برای اولین بار روزه گرفته است؟
خانم موسوی: بله، امسال خیلی مشتاق بود که مثل ما روزه بگیرد. ما هم گفتیم که میتواند روزه کلهگنجشکی بگیرد تا کمکم با حال و هوای روزهداری آشنا شود.
سؤال: چطور او را برای روزه گرفتن آماده کردید؟
خانم موسوی: از قبل برایش توضیح دادیم که روزه فقط گرسنگی و تشنگی نیست، بلکه صبر و مهربانی هم بخشی از آن است. برایش داستانهایی از کودکان روزهدار تعریف کردیم و ازش خواستیم اگر گرسنه شد، با نقاشی یا بازی خودش را سرگرم کند.
سؤال: سختترین لحظه برایش چه زمانی بود؟
خانم موسوی: حوالی ظهر، وقتی بوی غذا در خانه پیچید! اما به او گفتم که فقط کمی دیگر مانده و برایش یک جایزه کوچک در نظر گرفتیم که انگیزه بگیرد.
آقای مرادی، پدر یک پسر 8 ساله
سؤال: به نظر شما روزه کلهگنجشکی چه تأثیری بر کودکان دارد؟
آقای مرادی: خیلی مهم است. بچهها با این روزه، کمکم با مفهوم عبادت و صبر آشنا میشوند. ما نمیخواهیم که از الان اذیت شوند، فقط دوست داریم در این فضای معنوی شریک باشند و یاد بگیرند که روزه فقط تحمل گرسنگی نیست، بلکه نوعی تمرین برای صبور بودن و کمک به دیگران هم هست.
سؤال: چطور او را تشویق کردید که روزه بگیرد؟
آقای مرادی: به او گفتیم که مثل یک قهرمان، روزه کلهگنجشکی بگیرد! صبح زود با ما سحری خورد، بعد سرگرمش کردیم تا کمتر به غذا فکر کند. وقتی ظهر شد، کلی ذوق کرد که توانسته تا این حد روزه بگیرد.
سؤال: آیا سال بعد هم تشویقش میکنید روزه بگیرد؟
آقای مرادی: بله، ولی باز هم بهصورت تمرینی. میخواهیم کمکم عادت کند تا وقتی بزرگتر شد، بتواند روزههای کامل بگیرد بدون اینکه سختی زیادی بکشد.
خانم کریمی، مادر یک دختر 9 ساله
سؤال: دخترتان امسال چقدر به روزه گرفتن علاقه داشت؟
خانم کریمی: از چند روز قبل از ماه رمضان دائم میپرسید که “من هم میتوانم روزه بگیرم؟” خیلی ذوق داشت. برای همین ما هم نگذاشتیم ناامید شود و به او گفتیم که میتواند روزه کلهگنجشکی بگیرد.
سؤال: فکر میکنید این نوع روزهداری چه تأثیری بر او داشته است؟
خانم کریمی: حس استقلال و بزرگ شدن به او داده است. وقتی روزه میگیرد، احساس میکند عضوی از خانواده است که در یک کار مهم شرکت دارد. این خیلی برایش هیجانانگیز است.
سؤال: سختترین لحظهای که داشت، چه زمانی بود؟
خانم کریمی: عصرها معمولاً سختتر بود، بهخصوص وقتی برادر کوچکش جلوی او چیزی میخورد. اما ما با بازی کردن و قصه گفتن کمک کردیم که حواسش پرت شود.
سؤال: واکنشش هنگام افطار چطور بود؟
خانم کریمی: خیلی خوشحال بود! وقتی اذان گفتند، با خوشحالی گفت: “من موفق شدم!” و اولین لقمه را با دعای مخصوصی که از پدربزرگش یاد گرفته بود، خورد.
پدر و مادرها نقش مهمی در آشنا کردن کودکان با مفهوم روزه دارند. روزه کلهگنجشکی به کودکان کمک میکند تا کمکم معنای صبر، شکرگزاری و عبادت را یاد بگیرند، بدون اینکه فشار زیادی به آنها وارد شود. خانوادهها با تشویق و حمایت، میتوانند این تجربه را برای کودکانشان به خاطرهای شیرین و انگیزهای برای سالهای بعد تبدیل کنند.
نقش پدر و مادر در این مسیر بیبدیل است؛ آنها با حمایت، تشویق و ایجاد فضایی شیرین و معنوی، کمک میکنند تا کودکانشان بهتدریج با فلسفه روزهداری آشنا شوند و در آینده، این راه را با علاقه و آگاهی ادامه دهند. شاید این اولین روزههای کوچک، پایهگذار ایمان و تقوایی باشد که در سالهای بعد، مسیر زندگی آنها را روشن میکند. رمضان برای کودکان، تنها یک ماه عبادت نیست، بلکه فرصتی برای یادگیری، تجربه و رشد است—رشد در مسیری که با عشق، خانواده و ایمان گره خورده است.