پاسخ مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مصاحبه اخیردبیرکل سابق نهضت آزادی
نگاه سیاسی
بزرگنمايي:
آریا جوان - جماران / مرکز اسناد انقلاب اسلامی: آنچه پس از دیدار مهندس مهدی بازرگان با امام خمینی در پاییز 1357 روی داد، صدور بیانیه نهضت آزادی ایران با عنوان «آیا وقت آن نرسیده است که نظام حاکم واقع بین باشد» در تاریخ 14 آبان 1357 بود که در آن به صورت علنی «دو حقیقت و واقعیت» تحولات سیاسی آن برهه حساس تاریخی را بیان میکند: «عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم پهلوی و اذعان به رهبری بلامنازع امام خمینی».
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: اخیرا آقای «محمد توسلی» دبیرکل سابق نهضت آزادی طی مصاحبهای با پایگاه خبری تحلیلی «دیدهبان ایران» در تاریخ 4 اسفند 1403 ادعاهایی را برخلاف واقعیت تاریخی در رابطه با امام خمینی، روحانیت و رویدادهای ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی مطرح کردهاند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بنا به رسالت خویش که وظیفه تدوین، تبیین و تصحیح تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی ایران را برعهده دارد به یکی از ادعاهای مطرحشده از جانب ایشان، به صورت مستند پاسخ داده و سایر ادعاهای مطرحشده در این مصاحبه را به صورت تفصیلی همراه با اسناد و مدارک در شماره آینده نشریه «به گواهی اسناد» پاسخ خواهد داد.
در بخشی از این مصاحبه، آقای مهندس توسلی بیان میکنند: «مهندس بازرگان در دو دیداری که با آیتالله خمینی در نوفللوشاتو داشتند، حاضر نشدند طبق عرف مرسوم که بقیه شخصیتها عمل کردند، نامهای به ایشان بنویسند و بیعت کنند، این ایستادگی مهندس بازرگان باعث شد که در نوفللوشاتو تنش ایجاد شود؛ به نحوی که حتی دوستان ما، اعضای نهضت آزادی ایران در اروپا و حتی شخص صادق قطبزاده به مهندس بازرگان معترض شدند.»
براساس واقعیت تاریخی آنچه در اواخر مهر و نیمه اول آبان 1357 بین امام خمینی و مهندس بازرگان روی داده است بدین قرار است که در 29 مهر 1357 مرحوم مهندس «مهدی بازرگان» دبیرکل وقت نهضت آزادی ایران به منظور دیدار و ملاقات با امام خمینی، مسافرت 12 روزهای به پاریس (10 روز) و لندن (2 روز) دارد. هدف از این دیدار بنا به گفته خود مهندس بازرگان بدین منظور بوده است:
1- تجدید دیدار و اطلاع از حال و افکار و نظریات آیت الله خمینی
2- در جریان گذاشتن ایشان نسبت به اوضاع داخلی و مبارزات در جریان
3- پیشنهاد نظم در کار و تعیین یک هیأت نمایندگی از طرف ایشان در تهران برای ابلاغ اعلامیهها و دریافت اطلاعات و دستورات و پیشنهادها
4- دیدار و ارتباط با نهضت آزادی خارج از کشور [1]
در این سفر مهندس بازرگان با امام خمینی دو بار ملاقات میکند: دیدار اول در تاریخ 30 مهر 1357 و دیدار دوم در تاریخ 2 آبان 1357 انجام میشود. بنا به گفته مرحوم دکتر «ابراهیم یزدی» قرار بود که بعد از برگشت مهندس بازرگان از سفر لندن، برای بار سوم هم ایشان دیداری با امام خمینی داشته باشند که به دلیل عجله مهندس بازرگان و بازگشت به ایران و پُر بودن برنامههای امام خمینی این دیدار صورت نمیگیرد. [2]
مرحوم دکتر «سید صادق طباطبایی» نیز در خاطرات خود دیدار مهم مهندس بازرگان با امام خمینی را در پاریس اینچنین تحلیل کرده است که «اصولا آقای مهندس بازرگان به لحاظ مشی علمی دارای سیستم تفکر و اجرایی بسیار منظمی بود و مبتنی بر همین امر قبول ریسک و خطر نمیکرد. مهندس بازرگان بعد از دیدار با امام که حسب گفته دیگران با بحث و گفتوگو توأم بود به ایران بازگشت و بیانیه نهضت آزادی در 14 آبان 57 صادر شد که طی آن اعلام گردید:
1- اکثریت قاطع ملت ایران، شاه و رژیم او را نمیخواهد و ملت ایران خواستار حکومت اسلامی است.
2- اکثریت قاطع ملت ایران آیتالله خمینی را به رهبری خود برگزیده است.» [3]
از طرفی آنچه آقای مهندس توسلی به عنوان «تنش و اعتراض دوستان نهضت آزادی» از آن یاد میکنند درواقع اختلافاتی است که بین خود اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی وجود داشت و تشدید آن نیز به دلیل مصاحبه مهندس بازرگان در لندن با روزنامه «ایران پست» است. مهندس بازرگان در جلد دوم کتاب خاطرات خود، برنامهاش طبق مذاکرات دوستان نهضت و مبارزین دیگر را شامل منظورهایی که قبلا ذکر کرده عنوان میکند که علاوه بر آن درصدد التیام روابط آقای «بنیصدر» با آقایان «یزدی» و «قطبزاده» بوده است: «در سفر دو روزه به اتفاق آقای میناچی، علاوه بر دیدار آقایان تقیزاده، دکتر خرازی و دکتر سروش و کوشش (متأسفانه بیفایده) در ایجاد حُسنتفاهم آقای بنیصدر با آقایان قطبزاده و دکتر یزدی، مذاکرات مفیدی به اتفاق آقای میناچی در دفاتر صلیب سرخ و عفو بینالملل در رابطه با دفاع از زندانیان ایران داشتیم.» [4] مهندس بازرگان در خاطرات خود هیچگونه اشارهای به ایستادگی در مقابل امام و ایجاد تنش در نوفللوشاتو نکرده است و اشارهای به بروز تنش و اختلاف نه با امام خمینی (و اعضای بیت ایشان در نوفللوشاتو)، بلکه بین اعضای نهضت آزادی ازجمله آقایان بنیصدر، یزدی و قطبزاده کرده است.
دکتر یزدی نیز در خاطرات خود در اینباره گفته است: «در پاریس موضوع اختلافات بین جبهه ملی و نهضت آزادی بهتدریج به صورت مسئله حادی درآمد و حتی مسئله را با آقا نیز مطرح ساختند. این کار را چه کسانی میکردند و انگیزه آنها چه بود، نمیدانم؛ اما به هر حال حرکت سالمی نبود.» [5] دکتر یزدی در چند صفحه بعد، بیان مواضع مهندس بازرگان در مصاحبه با روزنامه «ایران پست» را دلیلی بر تشدید تنشها میان اعضای نهضت آزادی میداند: «آقای مهندس بازرگان پس از دیدارهای پاریس، به اتفاق میناچی به لندن سفر کردند. در لندن با دوستان فعال سیاسی، دکتر تقیزاده، دکتر خرازی، دکتر سروش دیدار و گفتوگو نمودند. با مسئولان دفاتر صلیب سرخ و عفو بینالملل در لندن، دیدارکردند. همچنین شنیدیم با روزنامه ایران پست هم مصاحبهای کردند. این روزنامه را یک گروه ایرانی در لندن به فارسی منتشر میکردند و به گروههای سیاسی غیراسلامی وابسته بود و ما با آنها رابطهای نداشتیم. دوستان نهضت در اروپا مصاحبه آقای مهندس بازرگان با این روزنامه را به هیچ وجه درست ندانستند. مسلما آقای مهندس با وابستگی سیاسی این نشریه آشنایی نداشتند. علاوه بر این برخی از صحبتهای آقای مهندس بازرگان به نظر من بحثانگیز و مضر بود و نتوانستم بفهمم که چرا آقای مهندس بازرگان مثلا درباره دکتر امینی میباید آنچنان موضعگیری کنند... این مصاحبه و موضعگیری آقای مهندس برخی از دوستان را نسبت به درک ایشان از وضعیت انقلابی جامعه در آن مرحله دودل کرد و موجب نگرانی شد.» [5]
بدین ترتیب و براساس اسناد و خاطرات اعضای نهضت آزادی، آنچه پس از دیدار مهندس مهدی بازرگان با امام خمینی در پاییز 1357 روی داد، صدور بیانیه نهضت آزادی ایران با عنوان «آیا وقت آن نرسیده است که نظام حاکم واقعبین باشد» در تاریخ 14 آبان 1357 بود که در آن به صورت علنی «دو حقیقت و واقعیت» تحولات سیاسی آن برهه حساس تاریخی را بیان میکند: عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم پهلوی و اذعان به رهبری بلامنازع امام خمینی. در این بیانیه نهضت آزادی به شاه پیشنهاد میکند که «برای نجات و سعادت وطن» کنارهگیری کند، از دولتهای خارجی میخواهد به «شورا یا هیأتی که مورد اعتماد ملت و رهبری روحانی و سیاسی ایران» است مراجعه کنند و از افسران و سرسپردگان رژیم پهلوی میخواهد از «غارت، کشتار و تخریب» بینتیجه دست بردارند.
ذکر این نکته لازم است که در دوره معاصر، «بیعت» به معنای مصطلح آن که در صدر اسلام صورت میگرفت موضوعیت نداشت و صرف «صدور بیانیه» در حمایت از نهضت انقلابی مردم ایران و پذیرش رهبری امام خمینی از طرف گروه، جمعیت یا اشخاص مطرح به معنای پذیرفتن این دو امر مسلّم و غیرقابل کتمان بود.
در ادامه متن و تصویر این بیانیه مهم نهضت آزادی که اصل آن در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است برای تنویر افکار عمومی منتشر میشود:
متن سند
بسمه تعالی
١٤ آبانماه 1357
آیا وقت آن نرسیده است که نظام حاکم واقعبین باشد؟
اعلامیهها، سخنرانیها، تظاهرات، تجمعها، فریادها و بالاخره قربانیهای فراوان که از یک سال پیش به این طرف در ایران رخ داده است و از چهار گوشه دنیا ناظر و ناقل آن شدهاند لااقل دو حقیقت یا دو واقعیت را نشان میدهند.
1- اکثریت قاطع ملت ایران شاه و رژیم او را نمیخواهد.
2- اکثریت قاطع ملت ایران آیتالله العظمی خمینی را به رهبری خود برگزیده است.
دو واقعیت فوق نهتنها با زبان و قلم بیان شده بلکه با خونهای بیدریغ فراوان، در پایتخت و سراسر کشور امضا شده است. از طرفی دیگر، آیتالله العظمی خمینی مکرر تأکید کردهاند که شاه باید برود، دودمان پهلوی برود، نظام سلطنتی نیز برود و حکومت اسلامی برقرار شود.
دستگاهی که مقابل ملت و روحانیت ایستاده است، متشبث به انواع تدابیر و دسایس گردیده با کشتارهای وحشتناک و آشوبهای مصنوعی، فعالیت و زندگی جامعه را مختل ساخته است، معذالک مردم دست از حماسههای خود برنمیدارند و روز به روز مصممتر و فداکارتر میگردند.
امر مسلم و واقعیت غیرقابل انکار این است که اکثریت ملت به خواستههای رهبری روحانیت یک بند انگشت عقب نمینشیند. آیا وقت آن نرسیده است که غیر از ملت، طرفهای ذینفع و مربوط واقعیتهای فوق را بپذیرند و برنامه عمل خود را با آن تطبیق دهند:
1 - شاه که مدعی بودند سلطنت موهبتی است الهی که از طرف مردم به ایشان واگذار شده، اینک که ملت با رساترین بیان و به شهادت تمام مردم داخل و خارج، واگذاری موهبت ادعایی فوق را پس گرفته و اصل سلطنت ایشان را نفی میکند آیا نباید اگر برای نجات و سعادت وطن هم نباشد برای سلامت و نجات خودشان کنار بروند؟
2 – دولتهای خارجی، بهویژه دولتهایی که به داعیه ثبات و امنیت خیالی ایران، در تحت رژیم شاه از او حمایت میکنند لازم است که عمق این واقعیات و گناه بودن بقای شاه را با ثبات و نظم و بقاء مملکت درک کرده نسبت به آنچه داخل ایران میگذرد، واقعبین و عاقبتاندیش بوده و به مقاصد مشروع خود بیاندیشند. تنها به شورا یا هیأتی که مورد اعتماد ملت ایران و رهبری روحانی و سیاسی ایران باشد مراجعه نموده، خود را با آن تطبیق دهند.
بعضی از افسران مقرب، سرسپردگان وابسته به خارج احیانا از روی عقیده و بشردوستی به حمایت از نظام حاکم میپردازند، واقعبینی به خرج داده قبول نمایند که دست زدن به هر عمل تخریب و غارت و کشتار بینتیجه خواهد بود و مردم را منزجرتر و مصممتر خواهد کرد.
ان موعد هم الصبح الیس الصبح بقریب؟
نهضت آزادی ایران
در دیدار امام خمینی و بازرگان چه گذشت؟/ وقتی بیانیه نهضت آزادی پاسخ محمد توسلی را داد+ سند

بازار
![]()
پینوشت:
1- مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان؛ شصت سال خدمت و مقاومت، گردآوری سرهنگ غلامرضا نجاتی، تهران، انتشارات رسا، 1377، جلد دوم، ص 252
2- ابراهیم یزدی، شصت سال صبوری و شکوری؛ خاطرات ابراهیم یزدی، تهران، کویر، 1398، جلد سوم، ص 163
3- صادق طباطبایی، خاطرات سیاسی - اجتماعی دکتر صادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1387، جلد سوم، ص 119
4- مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان؛ شصت سال خدمت و مقاومت، گردآوری سرهنگ غلامرضا نجاتی، تهران، انتشارات رسا، 1377، جلد دوم، ص 258
5- ابراهیم یزدی، شصت سال صبوری و شکوری؛ خاطرات ابراهیم یزدی، تهران، کویر، 1398، جلد سوم، ص 169
6- همان، ص 171
-
پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۵:۳۵
-
۷ بازديد
-

-
آریا جوان
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/1466147/