آریا جوان - خراسان / درباره منطقهای در پنجاب که در آن مجسمههای بزرگ و متفاوتی روی پشتبامها نصب شده و هر کدام از آنها داستان جالبی دارد
خیلی از ما، هندیها را به کارهای عجیبوغریب و محیرالعقول در فیلم و سریالهایشان میشناسیم. بازیگران هندی در بالیوود کارهایی میکنند که به اصطلاح به عقل جن هم نمیرسد و به نظر ترکیبی خندهدار و عجیب است. مثلا در یک سکانس یک نفر که تیر خورده و زخمی است به یکباره با یک ضرباهنگ باورنکردنی به حساب سی، چهل نفر آدم قلچماق میرسد بدون این که زخمش مانع کار او شود و پس بیفتد. پس عجیب نیست اگر بشنوید روستاهای ایالت پنجاب در هند پشتبامهای عجیبوغریبی دارد که با مجسمههایی مانند هواپیما، لیونل مسی، حیوانات یا خودروها تزیین شدهاند. این مجسمهها آنقدر بزرگ هستند که به راحتی میتوان آنها را در شهر دید و به غریبهها یا افرادی که برای اولین بار از آنجا بازدید میکنند، کمک میکند تا خانه بستگان خود و خانه مدنظر خود را در روستا پیداکنند. این، یکی از ویژگیهای پنجاب شده است. «راجش وورا» یک عکاس هندی است که بیش از 30سال از زندگی خود را به عکسگرفتن اختصاص داده است و انگیزهاش از این کار را علاقه شدید به حفاظت از محیطزیست و ثبت تصاویری از زیستگاههای در حال ناپدیدشدن میداند. او یکی از جالبترین مجموعه عکسهایش را «باروک روزمره» نامگذاری کرده است. عکسهای این مجموعه از مجسمههای نصبشده روی پشتبام خانهها در منطقه پنجاب است که بالاتر از آن گفتیم؛ از هواپیماهای بزرگ و بازیکنان فوتبال گرفته تا بطری و گلدان و عروسکها. این مجسمهها معماری این منطقه را تغییر داده و پنجاب را از دیگر بخشها متمایز کرده است. در پرونده زندگی سلام امروز میتوانید از داستان این مجسمههای بزرگ سردربیاورید.
اولین موج مجسمهسازی روی پشتبام
بخش بزرگی از پنجاب در شرق پاکستان قرار دارد و بخشی از آن در شمالشرقی هند. ایالت پنجاب، ناحیه چندیگر و بخشی از شمال راجستان بخشهای مربوط به پنجاب هند است و ما در این گزارش درباره سنتی که در معماری این منطقه اتفاق افتاده است، خواهیم گفت. پنجاب به معنی پنج رودخانه، در زمان داریوش اول در تصرف ایران بوده است. اولین موج ساخت مجسمههای بزرگ روی پشتبامهای پنجاب اواخر دهه 1970 اتفاق افتاد؛ وقتی هندیهای مقیم خارج از کشور شروع به ساخت خانه در روستاهای اجدادی خود کردند. این رویکرد کمکم به یک جنبه مهم و چشمانداز خاص از پنجاب تبدیل شد. هرچند این خانهها در بیشتر ایام سال خالی میمانند و تنها چند هفته از سال صاحبخانههایشان در آن سکونت دارند اما اشیای رنگارنگی که در قالب مجسمه روی پشتبامها نصب شده است به عنوان یادآورهایی از تلاشها، موفقیتها و رفاه صاحبان خانه عمل میکنند. مجسمههای پشتبامی که در بیشتر خانههای پنجاب به چشم میخورد، موضوعات شگفتانگیزی را به تصویر میکشند؛ از تانکهای جنگی و وزنهبرداران تا قهرمانان، توپهای فوتبال، حیوانات، خودروها و بهویژه هواپیماها. این مجسمهها در واقع بیانی زنده و جذاب از خلاقیتها و آرزوهای این مردم هستند. وورا توصیف جالبی درباره مردم روستاهای پنجاب که روی پشتبام خانهشان گالری هنری راهانداختهاند، دارد و گفته: «مردم این مناطق همه کارها را با صدای بلند انجام میدهند. لباس بلند میپوشند و با صدای بلند آواز میخوانند. زندگی برای آنها یک جشن کامل است!»
سفر به بیش از 150 روستا برای عکاسی از مجسمهها
همانطور که گفتیم راجش وورا یک مجموعه عکس از مجسمههای پشتبامی در پنجاب دارد. خودش میگوید کنجکاوی اولیه او درباره این اشیا باعث شد بیش از 6هزار کیلومتر را در چهار ناحیه پنجاب سفر کند و بتواند این مجسمههای پشتبامی عجیبوغریب را در عکسهای خود به تصویر بکشد. او صد عکس از این مجموعه را در یک گالری هنری به نمایش گذاشته و معتقد است مناطقی که از آن عکاسی کرده کاملا متمایز است. وورا درباره سختی و چالشهای پروژه عکاسی از مجسمههای پشتبامی گفته است: «بعد از شناختن پنجاب و روستاهای اطراف آن و سنت معماری که در آن شکل گرفته، تصمیم گرفتم در زمستان به این منطقه برگردم، زیرا در آن زمان نور بسیار بسیار خوب است. فکر کردم اگر شرایط آب و هوایی و نور را در تمام طول عکاسی یکسان نگه دارم، ممکن است برای پروژه خوب باشد. در هند در آن زمان هیچ جیپیاس یا نقشه یا هیچ چیز وجود نداشت، بنابراین من روستا به روستا میرفتم تا آن ها را جست وجو کنم و آن ها را بخواهم. در نهایت در طول دو سال حدود پنج بازدید کردم و به بیش از 150 روستا سفر کردم.»
مجسمهها مخزن آب هستند و داستان هر خانواده!
مجسمههای بزرگ و تزیینی در پنجاب به شکل هواپیما، شاهین، پرنده، توپ فوتبال و... هستند که از سیم، میلگرد، بتن و گچ ساخته میشوند و جالب این که بیشتر آنها در زیر پوسته مجسمهای خود مخازن آب هستند و هر کدام راوی داستان خانواده. راجش وورا که در جستوجوهای خود به دنبال داستانِ پشت هر مجسمه بوده است، قصه بعضی از این مجسمه را هم این طور روایت کرده :«برای عکس گرفتن از این مجسمهها باید درمیان کوچههای باریک قدم میزدم و گاهی مجبور بودم به ایوان ساختمان مقابل بروم تا بتوانم به مجسمهها دید مناسبی داشته باشم.بسیاری از کسانی که مجسمه هواپیما روی پشتبام خانهشان میسازند مهاجرانی هستند که چند سال بعد از مهاجرت به روستاهای خود سر زدند و در واقع مجسمههایی از هواپیما روی پشتبام خانهشان یک بیانیه از مهاجرت موفقیتآمیزشان بود. در یک مورد دیگر او تعریف کرده که مجسمه زودپز برای جشن افتتاح رستوران یکی از اعضای خانواده در خارج از کشور، یک توپ فوتبال برای ادای احترام به کودکی که در این ورزش عالی است، مجسمه تانک برای بزرگداشت پسر خانواده که در ارتش خدمت کرده، تراکتور به معنای اولین قطعه ماشینآلات کشاورزی پدربزرگ روستا و حتی برج ایفل هم به نشانه مهاجرت موفق خانواده به فرانسه روی پشتبامها نصب شده است.» در واقع پشت هر مجسمه داستان جالبی وجود دارد که به داستان خانواده مربوط است. همینقدر هندی و عجیبوغریب.
یک سبک جدید که در کتابهای معماری وجود ندارد
بیشتر خانههایی که در این گزارش به آنها اشاره کردیم به دلیل مهاجرت صاحبانشان در بیشتر ایام سال خالی میمانند و به عنوان خانههای تابستانی یا مکان عروسی برای خانوادههایی که به خارج از کشور نقل مکان کردهاند، استفاده میشوند. هر کدام از پنجابیها که به کانادا، نیوزلند، انگلیس و ... رفتند بعد از مدتی که به پنجاب برمیگردند، نگاه خاص خود را دارند و بیشتر آن مربوط به خانههایی است که در شهر مقصد مهاجرت خود دیدند. آنها به نوعی نگاه خود را با سبکی ترکیب میکنند که در هیچ کتاب معماری وجود ندارد و از صنعتگران میخواهند چیزهایی را که برایشان تعریف میکنند ادغام کنند و بسازند. در واقع مجسمهسازی آن هم با ابعاد بزرگی که روی پشتبام خانهها به چشم بیاید به یک صنعت در نقاط مختلف پنجاب تبدیل شده است و کارگاههای زیادی را میتوان دید که روزها روی ساخت مجسمه مدنظر مشتریشان کار میکنند تا آن را روی پشتبام ببرند و نصب کنند.
یک هنر عامیانه یا ترکیب مجسمهسازی و معماری؟!
«والاس» یک هنرمند اهل آسیای جنوبی است و او هم مانند راجش وورا اتفاقی به مجسمههای پشتبامی پنجاب برخورد کرده است. او یک بار که در جادهای نزدیک یکی از روستاهای پنجاب بود، تعدادی از مجسمههای پشتبامی را دید و با ذهنی پر از سوال و متعجب، تصمیم گرفت بقیه مجسمههای آن منطقه را هم ببیند. بنابراین از راننده خواست بزرگراه را دور بزند تا بتواند به روستاهای پنجاب سر بزند. او بعد از بازدید از روستاهای پنجاب گفته :«راستش را بخواهید، من نمیدانستم آن ها چه هستند. آن ها تأثیر زیادی گذاشتند، اما من داستان پشت آن ها را نمیدانستم. من هرگز چنین چیزی را در هیچ جای دیگری ندیده بودم، بنابراین برای مدت طولانی در ذهن من بود. آن چه برای من جالب بود این بود که واقعاً نمیدانستم چگونه آن ها را دستهبندی کنم. آیا این هنر عامیانه است؟ مجسمهسازی است؟ آیا معماری است؟ این یک کار است که فقط در روستاها تکامل یافته است، نه در شهرهای بزرگ تر یا شهرها. به طوری که برای من نیز جالب بود و همچنین این یک شکل از هنر عمومی بود نه یک چیز خودآگاه. در واقع این مجسمهها بیشتر نماد داستانهای هر خانواده بود.»
هر هندی تاجمحل خودش را دارد
همانطور که گفتیم پنجابیها از مجسمهها به عنوان منبع آب روی پشت بام استفاده میکنند اما حالا در نسخههای جدیدتر اتفاقاتی افتاده است؛ مثلا منبع آب به صورت یک بخش جدا در کنار مجسمهها قرار گرفته و نمای مجسمه را هم تحت تاثیر قرار داده است. اما در هر صورت مجسمهسازیها در بسیاری از روستاهای پنجاب، به قوت خود باقی است و به یک سنت تبدیل شده است. ساکنان این مناطق معتقدند روند مجسمهسازی در روستاهای پنجاب به این زودی متوقف نمیشود و سالبهسال مجسمههای جدیدی به پشتبام خانهها اضافه میشود تا داستان فرد یا افرادی از خانواده را روایت کند تا حتی فردی که شناختی از آن خانواده ندارد، بتواند درباره داستان آن چیزهایی را حدس بزند. نظر آنها درباره تکراریشدن مجسمهها هم عجیب است. آنها میگویند میشود در یک خانواده کسی فوتبالیست موفق باشد و مجسمه توپ را جوری ساخت که شبیه هیچکدام از مجسمههای قبلی نباشد یا المان دیگری را به آن اضافه کرد. البته قانون شبیهنبودن خانهها و پیروی نکردن از یک سبک مشخص در بیشتر شهرهای هند برقرار است چون بیشتر هندیها معتقدند هر کسی تاجمحل خود را دارد و میتواند آن را بسازد.
http://www.javanannews.ir/fa/News/1355294/گوناگون--شناخت-خانوادههای-هندی-از-پشتبامشان!