آریا جوان
زندگی بزرگان/ شعری از حافظ که اشک علامه را درآورد!
يکشنبه 18 شهريور 1403 - 22:31:50
آریا جوان - آخرین خبر / روزى در محضر نادره دوران، ترجمان قرآن، حضرت آیت الحق، مرحوم‏ علّامه‏ طباطبائى‏ بودیم که یکى از دوستان حاضر در آن جلسه این بیت عارف شیراز را زمزمه کرد:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش‏
کى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟
یک باره مرحوم علّامه، دست در مقابل صورت گرفت و سخت گریست و در حالى که شانه‌‏هایش به شدت تکان مى‌‏خورد، با خود زمزمه فرمود: «کى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟» گویا آن کس که در بیابان از کاروان بازمانده و راه نمى‌‏داند، خود او است.
آن گریه قلب حضار را چنان به آتش کشید که هرگز شعله آن در جانشان به سردى نمى‌‏گراید. رَحِمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَهُ فِى جِوارِ قُرْبِهِ.

📚 شهود و شناخت، آیت‌الله ممدوحی، ج‏1، ص604

http://www.javanannews.ir/fa/News/1377813/زندگی-بزرگان--شعری-از-حافظ-که-اشک-علامه-را-درآورد!
بستن   چاپ