آریا جوان - عصر ایران / روز چهارم جشنواره فیلم فجر دوره چهل و سوم در سینما رسانه (برج میلاد) با نمایش 5 فیلم سینمایی لولی (رضا فرهمند)، ژولیت و شاه (اشکان رهگذر)، شمال از جنوب غربی (حمید زرگرنژاد) ، چشم بادومی (ابراهیم امینی) و لاک پشت (بهمن کامیار) همراه بود. بعد از نمایش هر فیلم عوامل و بازیگران آن در نشست خبری به پرسشهای خبرنگاران پاسخ دادند.
لولی
کارگردان: رضا فرهمند
ترکیب بازیگران: داریوش امینی، ژیلا آلرشاد، محبوبه سلطانی، نرگس هزاره، حسن عابدی، محمد محمدی و ...
رضا فرهمند اولین تجربه فیلمسازیاش را با فیلم لولی تجربه میکند. این فیلم، اولین تجربه کارگردانی سینمایی رضا فرهمند است که پیشتر با مستندهایی چون «زنانی با گوشوارههای باروتی»، «نتهای مسی یک رویا» و «آزادی» توانسته بود در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.
لولی فیلمی است که سرنوشت گلسا و آگاهی از وضعیت همسرش به رازهایی بستگی دارد که منصور پنهان کرده است. اگر موسی بتواند از منصور حقیقت را بفهمد و صفورا به موسی کمک کند تا بر لکنتش غلبه کند، شاید خسرو هم منیر را در انتظار تنها نگذارد.
این فیلم قصه و روایتی متفاوت با اشاره به خرافات دارد که ممکن است سلیقه عام به سختی با آن ارتباط برقرار کند اما برخی آن را یادآور سینمای شهید ثالث دانستند و سازندگانش هم در نشست مطبوعاتی فیلم آن را یک فیلم هنری و بازگشت به پتانسیلهای فرهنگی ایران معرفی کردند.
لولی درباره روابط بین آدمهای است که در یک محیط کاری زندگی و سرنوشتشان به همدیگر گره خورده است و هر کدام از انها علی رغم تفاوتهای زیادی که با هم دارندولی به ناچار در کنار هم قرار گرفتهاند، حال 2 نفر ترک هستند و 2 نفر دیگر افغانستانی و ...
فیلم روایت بسیار کندی دارد و فرم آن بیشتر بر فیلم سایه افکنده است، فیلمی فرمگرا که در یک موقعیت جغرافیایی خاص سعی دارد به کنه روابط انسانی بپردازد. لولی دقیقا مصداق فیلمهایی جشنوارهای است که مخاطب خاص خود را دارد و بسیار بعید است که یک مخاطب عادی بتواند تا به انتها تماشای آن را تحمل کند.
سنگینی ساختار وفضای فیلم در کنار کند بودن نقاط روایی و همچنین حجم زیاد دیالوگ و یا میزانسینهای خاص همگی دلایلی بر اثبات این قضیه است که فیلمی فرمالیستی و خاص است. کارگردان در جلسه مطبوعاتی خودش هم اذعان داشت که با افتخارلولی یک فیلم روشنفکری است.
امتیاز: (1 از 5)
ژولیت و شاه
کارگردان: اشکان رهگذر
صداپیشهگان: حامد بهداد، غزل شاکری و ...
ژوولیت و شاه یک قصه کمدی-تخیلی درباره ناصرالدین شاه قاجار است که در سفری به فرانسه یک بازیگر زن تئاتر را دیده و تصمیم میگیرد با او تئاتری را در ایران اجرا کنند و خودش نقش رومئو در نماشنامه رومئو و ژولیت شکسپیر را بازی کند و ...
تکنیک انیمیشن، صداگذاری و موسیقیهای استفاده شده در فیلم در حد قابل قبول است اما فیلمنامه پتانسیل این را دارد که از موقعیتهای جذابتر و خلاقانهتر بهره ببرد.
نکته جالب حضور حامد بهداد به عنوان یک صداپیشه در نقش یک پیرزن بود، در نشست مطبوعاتی کارگردان در مورد حضور حامد بهداد توضیح داد: ما میخواستیم از تیم دوبله به جای بازیگری برای این کار استفاده کنیم و خیلی اتفاقی در روند اکران به حامد بهداد رسیدیم، من در یک سفر به مشهد اتفاقی حامد بهداد را دیدم و در یک گفتوگو دوستانه از انیمیشن ما مطلع شد و به من گفت: «من صدای پیرزن را خیلی خوب صحبت میکنم برای من نقشی دارید؟» و من هم فکر کردم که نقش پیر زن ترک زبان ما را میتواند صحبت کند و این همکاری شکل گرفت.
امتیاز: (1.5 از 5)
شمال از جنوب غربی
کارگردان: حمید زرگرنژاد
ترکیب بازیگران: مصطفی زمانی، امیر آقایی، بهناز جعفری، مهدی زمین پرداز، هومن حاجی عبداللهی، علی دهکردی، امیررضا دلاوری، مهدی احمدی، سیامک صفری، خاطره اسدی، رضا توکلی و ...
فیلم داستان یک عملیات خرابکارانه از سوی رژیم بعثی عراق را روایت میکند؛ عراق در دوران دفاع مقدس تصمیم میگیرد یک کامیون پر از مهمات را وارد کشور و در یکی از نقاط حساس شمال کشور آن را منفجر کند که در مرحله تعقیب و مراقبت، گم میشود……
حمید زرگرنژاد آخرین حضورش در جشنواره به دوسال قبل و دوره چهل و یکم برمیگردد که با فیلم تحسین شده «شماره 10» در این رویداد حاضر بود. او یکسالی استراحت کرد و امسال فیلم جدیدش با نام «شمال از جنوبغربی» را جلوی دوربین برد.
مشکل اصلی فیلم باز طبق معمول اکثر فیلمهای ارگانی، فیلمنامه آن است. تعدد شخصیتها و موضوعاتی که در فیلم به آن پرداخته شده است باغث میشود یک سردرگمی ایجاد شود و از اساس مخاطب نتواند صاف و ساده تشخیص دهد که فیلم چه موضوعی دارد و میخواهد به چه نتیجهای برسد. البته همه این نکات در فیلم وجود دارد اما آشفته و بدون اولویت بندی درجه اهمیت.
اگرچه کاملا معلوم است برای ساخت چنین فیلمی هزینه و زمان زیادی صرف شده است اما به دلیل مشکلات بزرگ ساختار روایی آن همه این اتفاقات حیف و میل میشود. فیلم بیشتر انگار یک مینی سریال است که به زور خواستهاند آنرا به فیلم سینمایی با زمان حدود 2 ساعت تبدیل کنند و به همین دلیل پر از حفره و پراکندگی موضوعات در فیلمنامه است.
ترکیب بازیگران فیلم جالب توجه است ولی واقعا عجیب است که برخی بازیگران بسیار مطرح در نقشهای فرعی کوتاهی ظاهر شدهاند که بیشتر یک تیپ معمولی است و شاید هر بازیگر دیگر یا ختی از بازیگران بومی تئاتر و تلویزیون همان منطقه شمال هم استفاده میشد نه تنها خللی به فیلم وارد نمیشد حتی شاید بیشتر به نفع فیلم بود.
کارگردانی فیلم قابل قبول است و بهرحال زرگر نژاد با توجه به سابقهاش توانسته است لحظات خوبی را کارکردانی کند.
امتیاز: (1.5 از 5)
چشم بادومی
کارگردان: ابراهیم امینی
ترکیب بازیگران: ساره بیات، مهدی هاشمی، علی باقری، ستایش دهقان و ...
ابراهیم امینی فیلمنامه نویس کارهای اولیه محمدحسین مهدویان است که در فیلمهای ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، لاتاری و … در کنار مهدویان در نگارش فیلمنامه همکاری داشت.او به عنوان مشاور و بازیگردان هم با این کارگردان همکاری کرده است. امینی فیلمنامه «موقعیت مهدی» هم با همکاری هادی حجازیفر نوشته است.
چشم بادومی درباره مائده دختر نوجوان ایرانی عاشق یکی از خوانندههای کیپاپ است که میخواهد برای دیدار او و شرکت در کنسرتش به سئول برود، اما مادر مخالف جدی اوست…
اگرچه ایدذه فیلم درباره پرداختن به نسل زد و یا نوجوانان و دغدغههای انان است اما در مرحله تبدیل به فیلمنامه از چنین موضوع جذابی کاملا یک موقعیت بغرنج فقط ساخته شده است. پدربزرگ مائده با بازی مهدی هاشمی یک پتانسیل بسیار خوب فیلم است که بسیار دیر دست به عمل میشود و اتفاقا همان کارهای اوست که برای مائده مفید است.
مشکل باز فیلمنامهای است که بسیار دیر موتور آن روشن میشود، کاملا هم مشهود است که شناخت نویسندگان فیلمنامه و در مرحله بعد کارگردان فیلم از موضوعی که بر روی آن دست گذاشتهاند بسیار محدود و سطحی است.
بازی بازیگران خوب است و ساره بیات میتواند یکی از نامزدهای سیمرغ برای نقش مکمل زن امسال باشد.
امتیاز: (1 از 5)
لاک پشت (نمایش ویژه خارج از مسابقه)
کارگردان: بهمن کامیار
ترکیب بازیگران: فرهاد اصلانی، نازنین بیاتی، نازنین کریمی، صابر ابر، هومن برقنورد، آزیتا حاجیان، علیرضا آقاخانی و جمشید گرگین
فیلم سینمایی «لاکپشت» در بخش ویژه چهارمین روز جشنواره فجر به نمایش درآمد. این فیلم سومین اثر بلند سینمایی بهمن کامیار در مقام کارگردان پس از فیلمهای «مرداد» و «در وجه حامل» است که درامی روانشناسانه محسوب میشود.
حاشیههای روز چهارم در سینما رسانه
*مهمترین اتفاق حاشیهای روز چهارم در نشست پرسش و پاسخ فیلم «شمال از جنوب غربی» با بحث و جدل میان کارگردان و امیر رضا دلاوری یکی از بازیگران فیلم که نسبت به کم شدن نقشش انتقاد داشت رخ داد.
از امیررضا دلاوری بازیگر فیلم «شمال از جنوب غربی» پرسشی مطرح شد در این زمینه که اعتبار او از نقشکوتاهش بیشتر است و او پاسخ داد: به من ثابت شد که سینما بیرحم است و نباید به فکر پروژه یا دیگران باشی.
زرگرنژاد در ادامه بیان کرد که قرار بوده دلاوری در پروژه دیگری حین این فیلم حضور نداشته باشد ولی بعد از یک ماه تمرین با پروژه دیگری قرارداد بسته و همین سبب کوتاه شدن نقشش شده است.
او توضیح داد: من نمیتوانستم یک گروه 200 نفره را به خاطر یک بازیگر معطل کنم شما یک قرارداد دیگری داشتید و من یک بار به شما اعتراض نکردم. متاسفم که این بحث اینجا مطرح شد شاید با هماهنگی بود ولی برای رسانهها خوب است که حاشیه پیش آمد اما زحمت یک گروه بزرگ مسئله به حاشیه کشیده شد. در این ماجرا هیچ تعمدی وجود نداشت.
بحث در این میانه به جایی رسید که امیر آقایی از جای خود بلند شد تا امیررضا دلاوری را به سکوت دعوت کند ولی امیررضا دلاوری صحبت خود را ادامه داد و گفت: من دلم میسوزد چون کاراکتری را که انتخاب کرده بودم الان به این شکل و شمایل درآمد است. من قصد توهین به پروژه یا آقای زرگرنژاد یا تهیه کننده را ندارم ولی دلم برای وقتی که گذاشتم و انرژی که داشتم میسوزد.
*بازیگر مرد فیلم «لولی» که در فیلم لکنت زبان داشت در نشست مطبوعاتی بیان کرد که لکنت زبان دارد اما در گذشته آن را یک نقص میدانست که تلاش میکرد پنهانش کند ولی در فیلم از آن استفاده کرد تا نشان دهد که این یک نقص نیست.
جلیل اکبری صحت تهیه کننده لولی در پاسخ به اینکه این فیلم را براساس چه ویژگیهایی برای ساخت انتخاب کرده و آیا از قلم تند منتقدان هراسی نداشته، گفت: این سوال برایم قابل انتظار بود ولی از ساخت فیلم نمیترسیدم. این فیلم قاعدههایی دارد و هر کسی درباره مختصات آن میتواند صحبت کند. این فیلم متعلق به ژانری است که در جشنواره نمایش داده شده و حق طبیعی منتقد است که کار خود را انجام بدهد اما واقعیت این است که اجرا کار بسیار سخت است ولی دلیل نمیشود که منتقد زبان در کام بگیرد و صحبت نکند.
من به صراحت میگویم که «لولی» یک فیلم روشنفکری و هنری است و ما در این جشنواره هیچ ترسی نداریم از اینکه بگوییم این فیلم روشنفکری و خاص است. ما تصمیم گرفتیم با صدا، تصویر، موسیقی و بازی بچهها یک اثر فاخر سینمایی هنری تولید کنیم. اگر اینها را بگویید به آن افتخار میکنم.
جلیل اکبری صحت در پاسخ به اینکه چه نسبتی را میان این فیلم و سینمای ملی برقرار میداند، گفت: سینمای ملی یک فرد، جهت یا یک ژانر نیست. ما عادت کردهایم که سینمای هالیوود را بیشتر ببینیم و این سینما رنگ و بوی سینمایی ما را عوض کرده است. سینمای ایران با آغوش باز به سمت سینمای هالیوود رفته است. ما در تولید خودرو باید تقلید میکردیم اما در تولید فیلم که نباید این کار انجام میشد، تقلید کردهایم.
ما دارای فرهنگ عمیق مبتنی بر تاریخ و ادبیات هستیم. نواختن سینمای مستقل و فرهنگ ایران با اسم روشنفکری یا هر اسم دیگری واقعاً ظلم است. فیلم ما میتواند فیلم روشنفکری باشد همان قدری که روشنفکری ملی یا دینی است. سینما تنها جایی است که ما اصالت خود را در آن از دست نمیدهیم.
*در نمایش فیلم «ژولیت و شاه» در برج میلاد، حامد بهداد و غزل شاکری حضور داشتند. حضور منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره فیلم فجر به عنوان مخاطب در نشست انیمیشن «ژولیت و شاه» حائز اهمیت بود.
*مدیر بخش جایزه مردمی جشنواره فیلم فجر گفت: از روز ابتدا تمام راههایی که ممکن بود به خرید بلیت گروهی با هدف شرکت در رأیگیری منجر شود، بسته شد. نهادها میتوانند بلیت گروهی بخرند اما در رأیگیری قرار نمیگیرند یعنی هر کسی که فقط با موبایل خود بلیت خریده (حداکثر چهار بلیت)، میتواند در رأیگیری شرکت کند.
در واقع حضور سازمانها، صاحبان سینماها و صاحبان فیلمها همه از رأیگیری مردمی خارج شده است چرا که اصلاً کدی دریافت نمیکنند تا بتوانند رأی بدهند. در ضمن صاحبان فیلمها میتوانند بلیتهایی را که از طریق سازمان یا ارگانی خریداری شده بررسی کنند که ببینند آیا کدی دریافت کردند یا خیر و در صورت اطلاع، این موضوع را ما نیز بررسی میکنیم.
او تاکید کرد: هر نوع اطلاعرسانی درباره رتبهبندی فیلمها از جایی غیر از ستاد آرای مردمی جشنواره فجر باطل است.
*ابراهیم امینی نویسنده و کارگردان فیلم «چشم بادومی» در مورد دشواریهای ساخت این فیلم با موضوع نوجوانان گفت و به موضوع انتخاب شیراز برای فیلم اشاره کرد و افزود: معمولا فیلمسازان اول سراغ سرزمین مادری خودشان میروند که در آن بزرگ شدند و من هم یک شیرازی بودم، همچنین فیلم درباره دو فرهنگ ایران و کره است و از این نظر شیراز خیلی جایگاه خوبی در دوئل دو فرهنگ بود، به هر حال شیراز نماد ایران است و خودم من به عنوان مخاطب از فیلمهایی که از تهران خارج میشوند استقبال میکنم.