آریا جوان
بررسی جزوات آموزش ترور، بمب‌گذاری، جعل و سرقت منافقین در جلسه دادگاه
سه شنبه 14 اسفند 1403 - 15:17:16
آریا جوان - میزان / سی‌امین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات 104 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (14 اسفند ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.
در ابتدای دادگاه قاضی از وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و اظهارات خود را مطرح کند.
حجت الاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: جلسات گذشته جزواتی که در دهه 60 از خانه‌های تیمی منافقین کشف شده بود، ارائه شد. در این جزوات بمب‌گذاری، جعل، سرقت خودرو‌های مردم و تشکیل خانه تیمی و نگهداری سلاح و انجام عملیات و ترور مردم ایران را آموزش می‌دادند.
بازار
وی ادامه داد: این جزوات برداشت شده از نشریه مجاهد است. به عنوان مثل جزوه «ویژه مبارزه هسته‌های مسلحانه» که موضوع اصلی آن چگونگی حمل و نگهداری سلاح و تهیه خودرو‌های برای اجرای عملیات است که از نشریه 145 مجاهد برداشته شده است. در نمونه دیگر جزوه «از سری تجربیات رزمندگان» است که محور آن چگونگی مبارزه مسلحانه با پاسداران است که از شماره 131 برداشت شده است. جزوه دیگری به نام «آموزش‌های ویژه تیمی‌ها و هسته‌های مقاومت مسلح» برداشته شده از شماره 142 مجاهد است که در مورد امنیت خانه‌های تیمی را توضیح می‌دهد.
وکیل شکات گفت: در جزوه «آموزش‌های تاکتیکی نبرد مسلحانه خلق» مراحل مختلف تشکیل و رشد واحد عملیاتی توضیح داده شده است. جزوه‌های «چگونه می‌توان پایگاه‌های مقاومت نظامی ایجاد کنیم؟»، «شیوه برخورد با دشمن در هنگام حمله آنها به پایگاه‌های مجاهدین»، «دانش انفجاری برای یافتن راه رهایی خلق»، جزوه «نکاتی پیرامون جنگ»، جزوه «از سری تجربیات رزمندگان مجاهد»، جزوه «تجربیات ساختن پلاک برای ماشین‌های مصادره‌ای» و جزوه «جمع‌بندی تجارب امنیتی» که برای آموزش اعضای منافقین تهیه شده بودند.
وی ادامه داد: برخی از جزوات از نشریه مجاهد برداشته نشده بودند و فقط یک کد امنیتی داشتند و این جزوه به سر تیم واحد داده می‌شد تا بین اعضا توزیع شود. این جزوه‌ها از خودرو‌های منافقین و خانه‌های تیمی کشف شده است. اگر وکلای متهمان بر روی اصالت این جزوه‌ها شک دارند می‌تواند آنها را به کارشناس ارجاع دهند. 
وکیل شکات گفت: جلسه گذشته وکیل متهمان از آقای خدابنده شاهد پرونده پرسیده بودند که آیا تمام 106 از متهمان همه در کادر مرکزی هستند و همه افراد سردسته هستند و کدام فرد سردسته تیم‌های عملیاتی بوده است. در جلسات گذشته در مورد عملیات مهندسی توضیح داده شد و چارت تشکیلاتی سازمان بررسی شد.
حجت‌الاسلام والمسلمین مداح گفت: در جلسه قبل یکی از اعضای جدا شده سازمان که مسعود خدابنده سرتیم حفاظت مسعود رجوی شخص یک این سازمان تروریستی، صراحتا به این موضوع شهادت داده و شهود دیگری هم که از اعضای منافقین بودند و جدا شدند در همین دادگاه به این موضوع شهادت دادند که اعضای سازمان مدام در حال تغییر هستند. یک روزی در رده شکنجه‌گر و روزی در رده عملیات نظامی و روزی هم در رده جذب و ساماندهی و تربیت نیرو بودند.
وی ادامه داد: خیلی از متهمانی که اسامی آنها داخل کیفرخواست قرار دارد، آنها در عملیات نظامی شرکت داشتند و به عنوان مثال در دهه 60 در تیم‌های عملیات نظامی بودند و در عملیات‌هایی مانند فروغ جاویدان و مرصاد که علیه کشورمان بوده است، حضور داشتند و امروز در گروه ارتباطات کار می‌کنند. یا شخصی بوده که در دهه 60 اقدام به بمب‌گذاری می‌کرده است، اما هم اکنون مسئول تهیه امور مالی است. محسن سیاه کلاه متهم ردیف 20 پرونده طبق بیانی که آقای خدابنده شاهد پرونده داشت، هم در بمب‌گذاری در کردستان بوده و در اشرف شکنجه‌گر بوده و پیشمرگ مجاهدین در اربیل بوده است. زهرا مریخی متهم ردیف 9 در تیم‌های عملیات نظامی حضور داشته و عضو کادرمرکزی بوده است و در الان در بخش تبلیغات سازمان مشغول است. رقیه عباسی متهم ردیف 89 در سازمان مشغول ستاد داخله است که وظیفه ارسال تیم برای عملیات‌های تروریستی و بمب‌گذاری و ترور و گرفتن اخبار و اسکان افراد اعزامی و ارتباط با سرتیم‌ها و قاچاقچیان سلاح از وظایف این ستاد است. پرویز کریمیان متهم ردیف 95 یکی از شکنجه‌گر‌ها بوده الان هم معاون محور در سازمان است.
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: باتوجه به ماده 130 و تبصره آن از قانون مجازات اسلامی و نظریه شماره 2117 مورخ 28 مرداد 98 اداره کل حقوقی قوه قضاییه ارائه داده به دادگاه، محدودیتی در تعداد سردسته‌ها وجود ندارد و ممکن است در یک جرم سازمان یافته و یک گروه مجرمانه افراد سردسته‌های یکدیگر باشند. در سازمان تروریستی اینگونه نیست که همه آن‌ها مسلح باشند و یا بخواهند دست به سلاح ببرند، اما درباره این سازمان اینگونه نیست و همه اعضا دست به سلاح و دست به شکنجه بردند و مباشرت در جرم دارند، اما در یک سازمان تروریستی اینگونه است که شخصی مسئول جذب و سازماندهی است و لزوما دست به سلاح نمی‌برد، اما سوالم از مردم این است آیا این شخص در بمب‌گذاری و کشتار جمعی که رخ می‌دهد مسئول نیست، بعید می‌دانم کسی منکر این موضوع باشد. تمامی این اعضا در طول این سال‌ها مستمرا مباشرت در امور مختلف داشتند و در رده‌های مختلف قرار گرفتند و حمایت و همکاری داشتند و هر دستوری از سوی مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو و سرتیم‌های دیگر به اینها می‌شده است را به بهترین نحو انجام می‌دادند.
وی افزود: به نظر می‌رسد ذهن وکلای متهمان از ماده 130 اینگونه شکل گرفته که با یک گروه 5 نفره‌ طرف هستیم که سرقتی را انجام داده‌اند. اینگونه نیست که بگوییم یکی از اعضا مرتکب جرم حدی شده است و سردسته مرتکب جرم حدی نشده باشد به حداکثر مجازات معاونت در جرم محکوم شود. این ذهنیت نسبت به گروهک تروریستی که برای خود دارای گردان و گروهان است، نیست.
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود مداح وکیل شکات پرونده گفت: استناد دیگرم به همین ماده است، قانونگذار به این موضوع توجه کرده و در ادامه ماده 130 اضافه کرده است که اگر عنوان محاربه و فساد فی‌الارض برای سردسته صدق کند به همان مجازات محکوم می‌شود، در فقه شیعه 1400 سال قبل به این موضوع اشاره شده است و شارع مقدس تفاوت بین جرم سازمان یافته و تروریستی با جرایم فردی تفاوت قائل شده است. مصداق بارز این در جرم بغی است. قول تمامی فقهای شیعه بر این است که اگر دارای سازمان باشد ولو کسی در اینجا دست به سلاح نبرده باشد مقاتله با این شخص شرعا واجب است.
وی با بیان اینکه چند نمونه از فقه شیعه را می‌خواهم بیان کنم، افزود: امام صادق (ع) فرمودند در گروه باغیان اگر آن‌ها گروه داشتند حتی اسیر و زخمی و فراری آنها قابلیت این را دارد که به اعدام محکوم شود. مرحوم محقق حلی تعبیری دارند که اگر اهل بغی دارای گروه سازمان یافته بودند و گروه شان متلاشی نشده بود اسیر و مجروح آن‌ها نیز قابل تعقیب است. نقل دیگری از صاحب جواهر، علامه محمد حسن نجفی وجود دارد که گفته هیچ فقیهی در این موضوع اختلاف ندارد و شهید ثانی در کتاب مسالک الافهام جلد 3 ص 93 به این موضوع اشاره می‌کند و مرحوم آیت‌الله روحانی در کتاب فقه الصادق گروه باغیان را شرح می‌دهد که اگر این باغیان اسلحه خود را زمین گذاشتند و ترک مقاتله کردند، اما هنوز شکست نخورده بودند، اینجا باید تاجایی با اینها جنگید که آنها هزیمت شوند. او اضافه می‌کند اگر اینها دچار هزیمت شده باشند یا اینها دارای سازمان و گروهی هستند که یا برقرار است و یا برقرار نیست. در حالی که گروه و سازمان آنها برقرار باشد ایشان همان روایت را بیان می‌کند که حتی نسبت به اسیر و مجروح شان نیز می‌توان تعقیب را انجام داد.
در ادامه محمدی وکیل تسخیری متهمان ردیف اول و دوم و 6 تا 26 با دعوت قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: البته از آقای وکیل انتظار می‌رود که بخواهند از موکل خود دفاع کنند اما احساس می‌کنم از حدود وکالتی خارج شدند.
وی ادامه داد: وگیل شکات شهادت شهود را تفکیک کردند آن قسمتی که شاهد گفت این افراد سبزی خردکن بودند را بیان نکرد، اما آن قسمتی را که گفت فلانی و فلانی رهبر بودند را می‌گوید، تفکیک شهادت جایز نیست.فردی در دادگاه اعتراف کرد که راننده تانک بوده است و نمی تواند شرایط شروط را داشته باشد. اگر قرار است کسی که سلاح دستش متهم باشد در نتیجه راننده تانک هم متهم است. تمام شهودی که عضو سازمان بودند و در دادگاه شهادت دادند نیز متهم پرونده هستند. 
قاضی گفت: شرایط شهود در قانون برشمرده شده است. راننده تانکی که جدا شده است و به برخی اتهامات او رسیدگی شده و محکومیت کشیده و الان در دادگاه حاضر شده است.
وی ادامه داد: براساس ماده 191 از قانون مجازات اسلامی، شاهد شرعی قابل جرح و تعدیل است. شرایط ذاتی شاهد بلوغ، عقل، ایمان، طهارت مولود و عدالت است. شاهدان کدام شرط را ندارند.
وکیل متهمان گفت: قطعا عدالت ندارد. فردی که عضو سازمان بوده چگونه می‌تواند علیه سازمان شهادت دهد. 
قاضی گفت: این فرد توبه کرده و از سازمان جدا شده و مسیر زندگی خود را مخالف مسیری قرار داده که در گذشته می‌رفته است. وکیل متهم و وکیل شاکی با توجه به سوگندی که یاد کرده می‌تواند از حقوق موکل خودش دفاع کند.
قاضی از وکیل شاکی پرسید:اشکالی که وکلای متهمان مطرح کردند این بود که برخی افراد در زمان ارتکاب جنایت عضو سازمان نبودند و بعدا عضو این سازمان شدند.
وکیل شکات پاسخ داد: عضویت در گروهک مجرمانه کافی است تا فرد عنوان مجرمانه بغی را بگیرد. لزوما نیاز نیست دست به سلاح ببرد و فقها در این مورد اجماع دارند. در ماده 287 نیز امده گروهی که برا اساس جمهوری اسلامی ایران قیام کند باغی محسوب می‌شود و اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می‌شوند. نیاز نیست تمام اعضا دست به سلاح ببرند و حتی فردی هم که دست به سلاح برده است محکوم به اعدام می‌شود. 
وی ادامه گفت: در جرایم سازمان یافته نباید قانون را به نفع متهمان تفسیر کرد. ممکن است فردی مانند مسعود کشمیری اقدام به بمب گذاری کند آیا نباید کسی که به این فرد آموزش داده مجازات شود. سازمان منافقین دائما سردستگان را تغییر می‌دهد و تا تغییر افراد چهره‌ای به خود می‌گیرند که گروهک تروریستی نیستیم. بیش از 17 نفر از اعضای جدا شده سازمان و تعداد زیادی کارشناس تا کنون در دادگاه حاضر شدند و شهادت دادن که اعضای سازمان مباشرت در بمب‌گذاری و ترور داشتند.
وکیل شکات گفت: اگر بگوییم اعضایی که دست به سلاح نبرده‌اند و یا بعدا عضو سازمان تروریستی شده‌اند محاکمه نشوند یک خلا قانونی است و گروهک‌های تروریستی سردستگانی را انتخاب و اعمال تروریستی انجام دهند و بعد سردستگان خودش را تغییر دهند و چهره خوبی از خود به نمایش بگذارند همین کاری که سازمان مجاهدین انجام داده است.
وکیل شکات بیان کرد: اگر سازمان تغییر رویه داده چرا افرادی که در تیم‌های ترور و شکنجه حضور داشتند را به محاکم بین‌المللی تحویل نمی‌دهند و چرا توبه نمی‌کنند. چرا هنوز هم در سایت سازمان مجاهدین عنوان کانون شورشی وجود دارد و همچنان هم مردم را به شورش تشویق می‌کنند. با توجه به مواد قانونی از دادگاه تقاضای مجازات تمامی متهمان پرونده را به مجازات بغی دارم. 
وی ادامه داد: در دهه 60 اعضایی که در تیم‌های عملیاتی جز بودند محاکمه شدند، اما تا زمانی که این سازمان پا برجا است به اقدامات تروریستی خود ادامه می‌دهد. ممکن است برخی اعضا دست به سلاح نبرند. برخی از اعضای سازمان اقدام به جمع آوری پول برای سازمان می‌کنند که این پول صرف اعمال تروریستی می‌شود در نتیجه عنوان اتهامی بغی شامل تمام اعضا می‌شود.
وکیل شکات ادامه داد: طبق کنوانسیون سازمان ملل متحد برای جرایم سازمان یافته که به قانون پالرمو معروف است، کشور‌های اروپایی نباید به گروهک تروریستی پناه دهند و در تامین مالی آنها کمک کنند. 
وی گفت: سازمان منافقین برای تامین مالی چند شگرد دارند که یکی از آنها کلاهبرداری و سرقت است. سازمان خودش را یک گروه سیاسی معرفی می‌کند و از مردم کشور‌های اروپایی گدایی می‌کند. از مهم‌ترین کار‌های سازمان برای تامین مالی این است که آنها در کشور‌های انگلیس، آلمان، فرانسه و آمریکا اقدام به تاسیس موسسات مردمی برای تامین مالی و پولشویی می‌کنند. از جمله این موسسات جامعه دانشگاهیان برای آزادی ایران، کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک، انجمن فرانسوی- ایرانی برای دموکراسی ایران، انجمن جوانان ایران آزاد، انجمن خانواده‌های اشرفیان و انجمن پناهندگان سیاسی است.
وکیل شکات بیان کرد: براساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی سازمان مجاهدین جرو گروهک‌های تروریستی شناخته شده است و براساس قانون مبارزه با تامین مالی تروریست تقاضای اعلام جرم نسبت به این موسسات را از دادگاه دارم. 
قاضی گفت: این موسسات با متهم ردیف اول چه ارتباطی دارند؟
وکیل شکات گفت: این انجمن‌ها حمایت‌های خودشان را علنی از سازمان اعلام کرده‌اند و شاهدان نیز به این موضوع تاکید کرده‌اند. 
قاضی گفت: با توجه به ادله ارائه شده به دادگاه، دادگاه شکایت وکیل شکات را در مورد انجمن ها، سازمان‌ها افراد حقیقی و حقوقی که به تهیه وجوه و اموال به هر طریقی، چه دارای منشا قانونی باشد و چه منشا قانونی نداشته باشد و یا مصرف تمام یا بخشی از منابع مالی قاچاق ارز، انتقال پول، خرید و فروش اوراق مالی و اعتباری، جلب کمک‌های مالی، افتتاح مستقیم یا غیر مستقیم حساب یا تامین اعتبار و انجام هر گونه فعالیت اقتصادی جهت ارائه به متهم ردیف اول پذیرفته و این اقدامات جرم محسوب می‌شود. دادگاه این شکایت را ثبت و تحقیقات خود را در داخل و خارج کشور انجام می‌دهد. 
در ادامه یکی از شهودی که از اعضای جداشده سازمان است در جایگاه حاضر شد.
منصور نظری از اعضای جدا شده سازمان در جایگاه قرار گرفت و قسم یاد کرد که جز راست در دادگاه مطلبی بیان نکند. 
نظری گفت: در سال 58 جذب مجاهدین شدم. من ساکن فرانسه هستم و خودم درخواست کردم که در دادگاه حاضر شوم و شهادت دهم. زمانی انقلاب حدود 17 سال سن داشتم و محله‌ای مذهبی در تهران زندگی می‌کردم. در آن دوران دیدگاه انقلابی داشتم و در همگام امام بودیم. در آن دوران تصور می‌کردم که مجاهدین هم بخشی از انقلاب هستند و شناخت زیادی از آنها نداشتم. کم کمک از طریق دوستانم با مجاهدین آشنا شدم. بدون اینکه خودم متوجه شوم جذب سازمان شدم. اواخر سال 58 در کار‌های فروش نشریه به سازمان کمک می‌کردم. 
وی ادامه داد: تعاونی‌هایی در مناطق تهران راه اندازی کردیم. در جریان یک تظاهرات در تهران دستگیر شدم و تا سال 64 در زندان بودم و از اینکه در این سال‌ها که حوادث تلخی برای ایران رخ دادو در عملیات‌های مسلحانه سازمان انجام می‌شد، در زندان بودم خوشحال هستم. 
این عضو جدا شده سازمان گفت: بعد از آزادی از زندان، تعدادی از اعضای سازمان سراغم آمدند و من را ترساندند و اوخار سال 45 از ایران خارج شدم و به پاکستان رفتم. زمانی که در پاکستان بودم سازمان به من گفت که باید به ایران برگردم و افراد دیگری را همراهم بیاورم.
وی افزود: بعد از چند ماه ما را به عراق بردند و مدارک هویتی ما را از ما گرفتند و بعد وارد قرارگاه مجاهدین شدیم.
 قاضی پرسید: شما به واسطه دوستی با افراد جذب سازمان شدید؟
منصور نظری یکی از اعضای جدا شدا سازمان منافقین بیان کرد: بله. گروهی از هم‌محله‌ای‌ها و دوستان من در مدرسه عضو این سازمان بودند و از طریق آنها جذب سازمان شدم. در آن زمان حدوداً 17 سال سن داشتم و حرف‌هایی را در رابطه با منافقین می‌شنیدم، اما ذهنیت خاصی در رابطه با آنها نداشتم و حتی هیچ آشنایی با دنیای سیاست نداشتم.
قاضی سوال کرد: چه جاذبه‌ای شما را به سمت سازمان کشاند؟
 نظری پاسخ داد: قبل از عضویت در این سازمان با بچه‌های مذهبی محله بسیار حشر و نشر داشتم و فردی مذهبی بودم. ما افراد خامی‌بودیم و چیزی از سیاست نمی‌دانستیم برای همین سازمان از ما سوء استفاده کرد. من اعتقاد و گرایش خاصی به امام علی (ع) داشتم و دوستانم که عضو منافقین بودند با سوءاستفاده از این ارادت و با استناد به نهج البلاغه مرا منحرف کردند. بسیاری از سخنرانی‌های مسعود رجوی در آن زمان با استناد به فرمایشات امام علی (ع) بود. آنها از هر ابزاری استفاده می‌کردند تا افرادی که مثل ما ذهنی خالی داشتند را جذب کنند.
وی ادامه داد: از سال 65 در قرارگاه منافقین بودم. در آن زمان مسعود رجوی به عراق آمد و ارتش آزادی‌بخش شکل گرفت و بخش‌های مختلف سازمان، ساماندهی شد. حتی زمانی که عضو سازمان بودم دوست نداشتم در جنگ شرکت کنم و یا از نزدیک با کسی بجنگم. برای همین سازمان روی افرادی مثل من کار می‌کرد تا ما را به سمت ایران بازگرداند و اقداماتی را در داخل ایران برای سازمان انجام دهیم. در آن زمان واژه‌ای به نام چریک شهری را روی کار آوردند می‌خواستند نیرو‌های خود را وارد شهر‌های ایران کنند تا اقدامات تروریستی انجام دهند.
این عضو جدا شده منافقین تصریح کرد: در عملیات‌های آفتاب، چلچراغ، فروغ جاویدان و مرصاد در قسمت پشتیبانی توپخانه بودم. در عملیات فروغ جاویدان در تیپ محمود قائمشهر بودم. در آن زمان تیپ‌ها تا تهران ساماندهی شده بودند و هر شخصی باید به یک شهر می‌رفت. من هم به تیپ محمود قائمشهر رفتم که مسئول عملیات در همدان بود. در این عملیات ما به گردنه حسن‌آباد رسیدیم و شب را در آنجا ماندیم که صبح فردا جمهوری اسلامی بمباران کرد و کل عملیات با شکست مواجه شد.
وی گفت: پس از اینکه به عقب برگشتیم و در واقع پس از شکست عملیات فروغ جاویدان نشستی با عنوان تنگه توحید باحضور مسعود رجوی برگزار شد. قبل از آن هم در قرارگاه‌های مختلف نشست‌هایی برگزار شد تا مسعود رجوی جمع‌بندی کاملی از روحیات و وضعیت قرارگاه‌های مختلف داشته باشد. در نشستی که در قرارگاه ما برگزار شد به عملیات فروغ جاویدان اعتراض کردم پس از این نشست سازمان مرا آهسته آهسته طرد کرد. حدوداً دو ماه مرا ایزوله کردند و در بند انفرادی نگه داشتند و من هم اعلام کردم که دیگر نمی‌خوام عضو سازمان باشم.
منصور نظری یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق درباره اقدامات منتهی به شکنجه افراد در سازمان بیان کرد: شکنجه‌هایی که در سازمان آغاز شد مربوط به سال 73 بود که من در سال 80 از طریق یکی از اعضا با نام محمد رزاقی که هم اکنون از سازمان جدا شده است متوجه شدم که در سازمان شکنجه وجود دارد و به من توضیح داد که در زندان بوده و او را شکنجه کرده‌اند. در سال 73 تعدادی از افرادی که تازه به عراق آمده بودند آنها را دستگیر می‌کردند و در پایگاه اشرف درساختمان‌های مسکونی که قبل از طلاق‌های اجباری خانواده‌های سازمان در انجام زندگی میکردند، بازداشت می‌شدند.
وی افزود: محل‌های شکنجه در اشرف مخفی بود و سوله‌های مختلف وجود داشت پس از سال 80 تمام سلول‌ها را تغییر شکل داده بودند تا کسی متوجه شکنجه‌گاه بودن این ساختمان‌ها نشود البته دو نفر با نام پرویز احمدی و غلامعلی ترابی در همین مکان‌ها توسط مجاهدین کشته شدند و مشخص نشد آن‌ها کجا دفن شدند. پس از اینکه از سازمان مجاهدین جدا شدیم و به آمریکایی‌ها پیوستم افراد دیگری حضور داشتند که اطلاعات کامل تری از شکنجه‌های سازمان داشتند.
منصور نظری یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق گفت: من تحت فشار روحی بسیاری بودم و در تمام نشست‌هایی که به صورت گروهی برگزار می‌کردند مثل نشست دیگ که در آن افراد را سوژه می‌کردند و آنها را مورد فشار روحی و روانی قرار می‌دادند در نشست‌های دیگ کسانی که مسئله‌دار و مشکل‌دار هستند را سوژه و به آنها حمله می‌کنند من خودم بار‌ها در این نشست‌ها سوژه شده‌ام مخصوصاً توسط مژگان پارسایی به عنوان کسی که معروف به خشونت و وحشی‌گری بود.
وی ادامه داد: محمد رزاقی در مورد کاک عادل یا همان محمد سادات دربندی می‌گفت که مسئول این شکنجه گاه‌ها خود این فرد بوده است و نفراتی که در آنجا شکنجه می‌دادند را سازماندهی می‌کرد مثلا اسدالله مثنی، حسن نظام الملکی، علی اکبر انباز و مژگان پارسیایی در شکنجه‌ها بودند. فرزاد فرزین فر یکی دیگر از اعضای سازمان بود که بسیار شکنجه شده بود و از جزئیات شکنجه برای من تعریف کرده است ولی در حال حاضر فوت شده است و یکی از موضوعاتی که برای من تعریف می‌کرد بحث خارج شدنش از قرارگاه اشرف بود به طوری پس از اینکه او را دستگیر می‌کنند به او آمپول هوا زده‌اند و زنده ماندنش در آن زمان یک شانس بود و بعد‌ها او را به اردوگاه رومانی می‌فرستند و شکنجه‌های مختلف می‌دادند.
نظری ادامه داد: باعث و بانی این کار سادات دربندی بود. مهدی ابریشم چی فردی فاسد بود و با صدام در ارتباط بود. فتح‌الله فتحی از شکنجه شده‌های سازمان است و مطالبی در این مورد منتشر می‌کند. در جلسه محاکمه این فرد حضور داشتم. فتح‌الله فتحی می‌خواست از سازمان جدا شود، اما افرادی مثل مهوش سپهری می‌گفتند باید این فرد را اعدام کرد. مجاهدین یک دستگاه فاسد و پیچیده است و با افرادی که جذب آن شده بودند و قصد داشتند از سازمان جدا شوند، بدترین رفتار و شکنجه‌ها را می‌کردند.
وی گفت: در طول 22 سالی که از سازمان جدا شدم بار‌ها در مقالات مختلف گفته‌ام که جداشده‌های سازمان مانند یک پادزهر برای این غده سرطانی هستند.
قاضی گفت: چرا فتح‌الله فتحی را شکنجه کردند.
این عضو جدا شده سازمان گفت: فتح‌الله فتحی چندبار قصد جدا شدن از سازمان را داشت و یک بار هم اقدام به فرار کرده بود. ماندن در سازمان اجباری بود.
وی گفت: به خودم من هم گفته بودند اگر از سازمان جدا شوی تحویل دولت عراق داده می‌شوی، چون غیرقانونی وارد این کشور شدی و محاکمه می‌شوی.

http://www.javanannews.ir/fa/News/1465215/بررسی-جزوات-آموزش-ترور،-بمب‌گذاری،-جعل-و-سرقت-منافقین-در-جلسه-دادگاه
بستن   چاپ