آریا جوان - آخرین خبر / یک روز دیدم علی با محمدرضا دعوا می کند. محمدرضا، علی را تهدید کرد و گفت : اگر کوتاه نیایی به بابا می گویم در مدرسه چکار می کنی. من با شنیدن این حرف کمی ترسیدم، اما آن موقع به روی خود نیاوردم.
آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و با اوضاعی که آن روزها داشت، حسابی هوایشان را داشتم.
مدتی بعد محمد را کنار کشیدم و گفتم بابا، علیرضا در مدرسه چکار می کند؟
محمد گفت: بابا نمی دانی با پول توجیبی که بهش می دهی چه می کند؟
من ترسم بیشتر شد و حسابی مضطرب شدم، خوب بابا بگو با آن پول چه می کند؟
جواب داد: دفتر و مداد می خرد و می دهد به بچه هایی که خانواده شان فقیر هستند.
بازار
![]()
راوی : پدر شهیدان والامقام علیرضا_موحد_دانش و محمدرضا_موحد_دانش
http://www.javanannews.ir/fa/News/1486560/زندگی-بزرگان--ماجرای-دعوای-دو-برادر-شهید