آریا جوان-
اگر به من میگفتند دوست داری جای کدام مرد جهان باشی، میگفتم یواخیم زاور. نمیشناسیدش؟ حق دارید. آقای زاور آلمانی است و متولد سال 1949. استاد شیمی کوانتوم است و یکی از هفت عضو هیات امنای بنیاد اشپرینگر که یکی از بزرگترین مالکان رسانه در اروپاست.
هیچ کدام از اینها اما به گرد پای این عنوان هم نمیرسد که او همسر خانم آنگلا مرکل است. صدراعظم آلمان از چهارده سال پیش، ناجی اقتصاد آلمان و بلکه اروپا در بحران اقتصادی سال 2009 و حامی پناهندگان سوری بعد از بحرانی انسانی سال 2011 در این کشور و البته قدرتمندترین زن جهان در سالهای اخیر.
بله. من دوست داشتم جای آقای زاور بودم. دوست داشتم قدرتمندترین زن جهان نگرانم میشد. دوست داشتم قدرتمندترین زن جهان میگفت «رسیدی خبر بده!». دوست داشتم قدرتمندترین زن جهان برایم تولد میگرفت. دوست داشتم شماره من توی موبایل قدرتمندترین زن جهان سیو شده بود: همسرم. دوست داشتم با قدرتمندترین زن جهان دعوا میکردم. دوست داشتم قدرتمندترین زن جهان مرا دوست داشت. اصلا دوست داشتم قدرتمندترین زن جهان از من متنفر میشد.
در دنیای صدف طاهریان و دن بیلزریان من دلم میخواهد آقای زاور باشم و آنگلا مرکل را دوست داشته باشم. زنی که چاق است، پیر شده و رعشه عصبی میگیرد ولی با این حال یک سال است آلمانیها مثل خر در گل گیر کردهاند که سال دیگر که او میخواهد برود کنج خانه و بعد از 14 سال بازنشسته شود، چه کنند. من دلم میخواهد آقای زاور باشم و زنی را دوست داشتم که به جای نشان دادن بدنش، با نشان دادن قدرتش پول در میآورد. دوست دارم آقای زاور باشم و به جای اینکه عکس ردیف دخترانی که با آنها خوابیدم یا قرار است بخوابم را در اینستاگرام بگذارم، هر روز صبح روزنامهها را باز کنم و ببینم امروز همسرم کجا سخنرانی داشته و چه طرحی برای کشورش داشته است. من دوست داشتم جای آقای زاور باشم چون قدرتمندترین مرد جهان، مردی است که قدرتمندترین زن جهان دوستش دارد.