آریا جوان

آخرين مطالب

داستان دوستی کبک و شاهین، حکایتی از کلیله و دمنه/ دوست بد همنشین خود را نابود میکند خواندنی

داستان دوستی کبک و شاهین، حکایتی از کلیله و دمنه/ دوست بد همنشین خود را نابود میکند
  بزرگنمايي:

آریا جوان - روزی روزگاری در دامنه کوهی، یک کبک زیبا و خوش رفتار زندگی می‌کرد که همه به آن کبک خوش رو می‌گفتند و در میان هم نوعان خود به خوشگلی و خوش رویی معروف بود.

از آنجایی که این کبک خیلی زرنگ و زیرک بود هیچ صیاد و شکارچی نمی‌توانست او را صید کند. او هیچ وقت تنهایی به گردش نمی‌رفت و با مرغ‌های ناشناس رفت و آمد نمی‌کرد.
داستان دوستی کبک و شاهین
یک روز این کبک خوش رو در نزدیکی خانه اش راه می‌رفت و آواز می‌خواند که ناگهان یک شاهین را در آسمان دید. شاهین کبک را دید و خیلی دوست داشت با وی معاشرت کند؛ او در دلش می‌گفت من به یک دوست مانند این کبک نیاز دارم و چقدر خوب می‌شود با این کبک دوست شوم.
شاهین آهسته به زمین نشست و قدم زنان سمت کبک رفت تا سر صحبت را باز کند. کبک خوش رو وقتی شاهین را دید سریع فرار کرد و به شکاف سنگی پناه برد. شاهین به وی نزدیک شد و گفت: ای کبک زیبا. از من نترس. امروز کمال و هنر تو به من ثابت شد و من فهمیدم آواز و رفتار تو باعث می‌شود غم از دلم برود و می‌خواهم از تو بخواهم با من دوست شوی.
کبک گفت: ای شاهین دست از سر من بردار. من فریب تو را نمی‌خورم.
شاهین گفت: در این بیابان کبک زیاد است و ما با فریب صید نمی‌کنم. حقیت این است که محبت تو در دلم مانده و می‌خواهم با تو دوست شوم.

آریا جوان


کبک گفت اگر از من خوشت هم آمده دلیل نمی‌شود با هم دوست شویم. این مهربانی و محبت تو موقت است؛ زیرا تو مرغ گوشتخواری هستی و من طعمه تو می‌شوم. همانطور که آب و آتش در کنار هم نمی‌مانند معاشرت من و تو هم امکان ندارد.
شاهین گفت من در پیدا کردن غذا عاجز نیستم؛ بنابراین هرگز قصد بدی ندارم و اگر ما باهم دوست شویم؛ برای تو هم فایده دارد. اول از همه وقتی بقیه شاهین‌ها می‌بینند تو رفیق منی از ترس من به تو احترام می‌گذارند و تو را شکار نمی‌کنند. دوم اینکه، خانه من بسیار زیباست و من تو را به خانه خودم در بالای درخت می‌برم و تو می‌توانی تمام صحرا را از بالا تماشا کنی و کبک‌های دیگر به تو افتخار می‌کنند. سوم اینکه چون من توانا هستم همیشه بهترین خوراک‌ها را برای تو فراهم می‌کنم.
کبک با شنیدن این حرف‌ها اندکی نرم شد و گفت درست است، اما ممکن است حرف‌های دیگران روی تو تاثیر بگذارد و یا وقتی من کار اشتباهی کردم تو عصبانی شوی و به من آسیب بزنی.
شاهین گفت اصلاً اینطور نیست، مگر نشنیده ای که می‌گویند دیده‌ی دوستی جز خوبی نمی‌بیند. من قول می‌دهم که به حرف هیچ‌کس گوش ندهم و همیشه با هم دوست باشیم و به تو محبت کنم.
در نهایت کبک به دوستی با شاهین راضی شد و از پناهگاه خود بیرون آمد و باهم دست دوستی دادند. سپس شاهین کبک را روی دوش خودش سوار کرد و او را به آشیانه خود آورد.
تا چند روز از کبک پذیرایی کرد و باهم درددل می‌کردند و دوست‌های خوبی شده بودند. روزها کبک همراه شاهین به گردش می‌رفت و بقیه مرغ‌ها از او حساب می‌بردند و حسرت شرایط او را می‌خوردند.
به مرور کبک به این زندگی خوب عادت کرد و کبک‌ها دیگر را مسخره می‌کرد و می‌گفت؛ تا کی می‌خواهید مثل بیچاره‌ها زندگی یکنواختی داشته باشید. شما هرگز بالای درخت را ندیده‌اید و … از این جور حرف‌ها.
تا یک روز شاهین و کبک به گردش رفتند؛ اما آن روز شاهین اصلاً حرف نمی‌زد و نمی‌خندید و وقتی به لانه رسید کبک را به یک سمت پرت کرد.
کبک ناراحت شد. ولی فکر کرد که شاید شاهین با کسی بحث کرده و حالش خوب نیست. کبک سعی کرد که با خنده‌رویی شاهین را به حرف بیاورد. اما نتوانست. کم کم کبک احساس ترس کرد و پشیمان شده بود که چرا به لانه شاهین آمده است.

آریا جوان


ازقضا شاهین آن روز هیچ شکاری به چنگش نیامده بود و گرسنه بود و دنبال بهانه می‌گشت تا کبک را بخورد. کبک هم خیلی احتیاط می‌کرد که بهانه به دست او ندهد.
ناگهان شاهین به کبک گفت که چرا ناراحتی و حرف نمی‌زنی؟ کبک گفت چیزی نیست می‌خواهم ساکت باشم تا شما استراحت کنید.
شاهین، وقتی دید هیچ بهانه‌ای ندارد با عصبانیت به کبک گفت: آیا سزاوار است که من در آفتاب نشسته باشم و تو در سایه بنشینی؟ کبک گفت منظورت چیست؛ الان که شب است و هوا تاریک است. این چه بهانه ای است؟
شاهین عصبانی شد و گفت به من می‌گویی دروغگو و کبک بیچاره را از هم درید و وقتی داشت گوشت‌هایش را می‌خورد می‌گفت: بله، کبک برای خوردن خوب است، ما خواستیم چند روز خوش گذرانی کنیم و این احمق هم خیال کرد تا ابد می‌تواند ما را سرگرم کند…

لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/1471709/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

نه مادرم را دیدم نه پدرم

به عشق امام زمان(عج) زندگی می‌کنم

تلاوت زیبای آیه 105 سوره مبارکه انبیاء توسط سیدحسنین الحلو

چالش ترکی حرف زدن حسنین

سکانسی از «چهارشنبه‌سوری» اصغر فرهادی

خوانندگی «ایمان قیاسی» پس از سال‌ها در شبکه سه

صداوسیما «بوی عیدی» فرهاد مهراد را سانسور کرد!

توضیحات رویا میرعلمی و سیروس میمنت درباره سریال جدیدشان

دعوت اعضای تیم ملی کشتی ایران به تماشای «موسی کلیم‌الله»

سنت‌شکنی غیرمنتظره صداوسیما به مناسبت چهارشنبه‌سوری!

کری خوانی علی طاهرفر و سیروس میمنت برای تیم مورد علاقه‌شان

شوخی جالب جواد خواجوی با فینالیست‌های «مردان آهنین»

رمزگشایی از سکانس جالب و معنادار فیلم «چهارشنبه سوری»

چهره ها/ شاهرخ استخری اینبار با دختر بزرگش سلفی گرفت

کری خوانی هاشم بیک زاده با محمد خدابنده‌لو سر استقلال و پرسپولیس

گل یا پوچ بازی کردن بازیکنان و پیشکسوتان پرسپولیس و استقلال با مجریان شب عیدی

یا الله، بسم الله، اسماعیل کارتال‌؛ شعار ویژه پرسپولیسی ها برای مرد ترکیه‌ای

تمرین امروز تیم ملی فوتبال ایران

ورود کادر فنی و بازیکنان تیم ملی به زمین شماره یک ورزشگاه آزادی

خداحافظی ملی پوش سابق ایتالیا از فوتبال

نگران تبعات تمجید از پرسپولیس نیستم!

نویدکیا: مشکلی با جذب ستاره استقلال و پرسپولیس نداشتم!

تپل هستی؟ چه ربطی داره! بازم باید خوشتیپ باشی

ادعای کاخ سفید درباره جزئیات تماس تلفنی پوتین و ترامپ درباره ایران

تست مقاومت آیفون 16e؛ ارزان‌ترین گوشی اپل دوام خوبی دارد

بازی Resident Evil 3 برای آیفون و آیپد و مک منتشر شد

تلاوت آیاتی از قرآن کریم با موضوع دوستی

شأن و منزلت سوره مبارکه یس و اهمیت قرائت روزانه آن

مناجات دلنشین پیرمرد صاف و ساده همدانی با امام زمان (عج)

تقلید از مصطفی اسماعیل توسط محمدرضا نوریان

سعید آقاخانی زندگی «سیروس میمنت» را نجات داد

بازگشت به زندگی با عنایت حضرت زینب در سیر برزخی

انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده2» با صدای فرهاد اصلانی

چهره ها/ سلفی شاهرخ استخری و نبات به مناسبت چهارشنبه‌سوری

خاطرات رویا میرعلمی و سیروس میمنت از ماه مبارک رمضان در قدیم

کری یامال برای اروپا؛ جام چمپیونزلیگ مال ماست

چرا بازیکن استقلال از بازیکن النصر پیراهن گرفت

آرزوی جالب هاشم بیک زاده برای مربیگری

راز صمیمیت محمد خدابنده‌لو با اوستون اورونوف از زبان خودش

دومین برد فرشته اقتداری در مسابقات هنگ‌کنگ

چگونه قرار ازدواج را با خانواده مطرح کنیم؟

ربیعی: برای گروهی ماندن در قدرت از هر اولویت دیگری مرجح‌ تر است

گوگل بزرگترین خرید تاریخ خود را ثبت کرد

دوربین سلفی تمام مدل‌های آیفون 17 اپل، 24 مگاپیکسلی می‌شود

تصادف یک گاری که به جای آمبولانس در غزه کار می‌کرد

تقلید فوق‌العاده از تلاوت معروف عبدالباسط

سعدی خوانی سیدجلال معصومی در محفل

چهارشنبه سوری در سفارت انگلیس با قاشق‌زنی و آش پختن

چهارشنبه سوریه/ مراقب باشین!

زمان آشنایی و پدر شدن سپند امیرسلیمانی